اخبار شهرستان درگز | Dargaz City News

شهرستان درگز در شمال شرق ایران و دارای طبیعتی زیبا و بکر است که تاریخی کهن و با ارزش دارد

اخبار شهرستان درگز | Dargaz City News

شهرستان درگز در شمال شرق ایران و دارای طبیعتی زیبا و بکر است که تاریخی کهن و با ارزش دارد

۱۵ مطلب با موضوع «فرهنگ و هنر :: فرهنگ و جامعه» ثبت شده است

از ناحیه استخر پارک ملت شهرستان درگز می توان به عنوان یکی از زیباترین مناظر شهرستان یاد کرد و آن را یکی از بهترین مکان ها برای استراحت خانواده ها در هوای خنک غروب به بعد و یا ورزش های صبحگاهی دانست. اما به دلیل عدم رسیدگی شهرداری محترم شهرستان این مکان مجهز به روشنایی امنیت و پاکیزگی نیست و از امنیت و امکانات لازم نیز محروم است. اخیرا مشاهده شده این مکان به شکل حیرت انگیزی تبدیل به جنگل خارها و آشغال ها شده است با مشاهده شرایط این مکان تصمیم گرفتم تا با انتشار فیلم و تصاویر آن یادآوری کرده باشم که ما مردم درگز با تمام محرومیت و نجابتمان حقوقی داریم و پیگیری و یادآوری این حقوق کمترین کاریست که می توانیم در قبال منتخبین خود داشته باشیم.

به امید توجه مسولین محترم

کیانوش انصاری

جمعه 25تیر1395

 

 

 

لینک ویدئو در سایت آپارات: http://www.aparat.com/v/pS51n

نماینده مردم درگز در مجلس گفت: وجود حزب اجازه نخواهد داد افراد بی‌شناسنامه سیاسی وارد انتخابات شوند و حزب قطعا باید پاسخگوی عملکرد کاندیدای خود باشد.

عبدالله حاتمیان در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، به راه‌اندازی خانه احزاب  اشاره کرد و گفت: فقدان حزب ماندگار یکی از ایراداتی است که در توسعه سیاسی کشور وجود دارد، احزاب در کشور ما در زمان انتخابات فعال هستند اما پس از اتمام انتخابات تا فرارسیدن انتخابات بعدی فعالیت قابل توجهی انجام ندارند. حال اگر بتوانیم احزاب ماندگاری همچون کشورهای پیشرفته و توسعه یافته به وجود آوریم و کسانی که به عرصه انتخابات ورود پیدا می‌کنند وابسته به احزاب دارای ساختار و مرامنامه باشند عملکرد بهتری از خود نشان خواهند داد، چرا که دیگر از دادن وعده‌های بی‌جا، شعارهای پوپولیستی و عوام فریبانه خبری نخواهد بود. وجود حزب اجازه نخواهد داد افراد بی‌شناسنامه سیاسی وارد انتخابات شوند و حزب قطعا باید پاسخگوی عملکرد کاندیدای خود باشد.

حاتمیان اظهار کرد: دوام و بقای حزب وابسته به اعتماد مردم و صحیح خدمت کردن به آنهاست. همچنین حزب از حرکات پراکنده سیاسی، گفته‌های بی‌اساس و رفتارهای بی‌ریشه جلوگیری به عمل می‌آورد.

وی گفت: شفاف‌سازی حقوق‌های نجومی برای روحانی یک امتیاز است، چرا که دولت در حال برخورد با مسببان این امر است، تاکنون هم چند نفر از این افراد استعفا داده‌اند. افشای این مسائل برای دولت امتیاز است و مردم این مساله را درک می‌کنند. آن‌ها می‌دانند این حقوق‌ها با آمدن روحانی به وجود نیامده است بلکه از گذشته وجود داشته است.

حاتمیان افزود: این افشاگری‌ها نشان دهنده آن است که در دولت روحانی آزادی بیان وجود دارد و افراد به راحتی می‌توانند در فضای مجازی به اظهار نظر در این قبیل مسائل بپردازند.

وی خاطرنشان کرد: کمپین افشای فیش‌های حقوقی راهی به سوی عدالت اجتماعی است. راه‌اندازی این کمپین از طریق شبکه‌های اجتماعی می‌تواند اجتماع را به سوی روشنگری و عدالت اجتماعی سوق دهد و قطعا این اقدام در جهت تقویت دولت و نظام موثر خواهد بود.

حاتمیان با بیان اینکه دولت دکتر روحانی به طور کلی اصلاح‌طلب است، خاطرنشان کرد: گزینه مورد نظر اصلاح‌طلبان در انتخابات ۹۶ دکتر روحانی خواهد بود و بنده بعید می‌دانم اصلاح‌طلبان گزینه‌ای قوی‌تر از روحانی در نظر داشته باشند.

بسم الله الرحمن الرحیم

نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس از دستاوردهای سترگ انقلاب اسلامی و برکات عظیم نگاه راهبردی و دور اندیشانه حضرت امام خمینی (ره) نسبت به محیط منطقه‌ای و جهانی و نیازهای اساسی و حیاتی جهان اسلام به شمار می‌رود.

روزجهانی قدس، نماد تقویت فرهنگ بی امان مبارزه با صهیونیسم جهانی و روز حمایت  بی دریغ از مردم ستمدیده و رنج کشیده فلسطین و همه ملت های مظلوم و تحت ستم جهان می باشد و به عنوان میراث و یادگار حضرت امام (ره) آن مجتهد و رهبر متقی ، روز بیداری امت اسلام، و اینک روز نمایش قدرت سرزمین عزیزمان ایران است، تجمع روز جهانی قدس در سراسر دنیا امروزه بعنوان نمادی برای یک عزم جهانی در جهت عدالت خواهی و آزادی طلبی ملت ها تبدیل شده است، در این روز دشمن صهیونیستی برخود خواهد لرزید و افکار عمومی جهان از پیش بر ماهیت ضدبشری آن پی خواهد برد.

روز قدس، روز آزمون بزرگ و مهم امت پیامبر اعظم (ص) و یکایک آزادیخواهان و ظلم‌ستیزان عالم است. این روز را می توان تبلور شعله‌های بیداری، مجاهدت و آزادیخواهان مسلمان و همینطور پشتوانه ای سربلند برای مجاهدان جبهه مقاومت علیه صهیونیست بین‌المللی دانست.

راهپیمایی روز قدس امسال از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و پیام ما در این راهپیمایی تقویت روحیه مقاومت، ‌استقلال‌خواهی و استکبارستیزی و وحدت همه گروه‌ها در امت توحیدی مسلمان است.

حامیان دولت تدبیر و امید و جبهه اعتدال در شهرستان درگز ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات برای همه مسلمانان و ملت فهیم شهرستان محروم درگز همه همشهریان گرامی را به شرکت گسترده در راهپیمایی روز جهانی قدس دعوت می‌کند. به امید آزاد سازی قدس شریف و افراز هرچه بیشتر پرچم عدالت خواهی و ظلم ستیزی

جبهه اعتدال شهرستان درگز

شورای حامیان دولت تدبیر و امید شهرستان درگز

در کوران حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ماه سوم پرحادثه سال، «دوم خرداد» از آن رو ماندگار شده است که آغار دوره ای جدید در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران و مبداء شگل گیری گفتمانی جدید شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، انتخابات دور هفتم ریاست جمهوری را می توان یکی از پرشورترین و رقابتی ترین انتخاباتی دانست که پس از دوران ابتدای انقلاب و سال های دفاع مقدس، در پایان دولت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی برگزار شد.

برای نخستین بار بود که نسل جوان و زنان نقشی تعیین کننده و جدی در عرصه انتخابات ایفا کردند و انتخابی را رقم زدند که به مثابه تحولی شگرف تحلیلگران، سیاستمداران و جامعه شناسان را به خود خیره کرد؛ گواه این امر نیز صدها جلد کتاب و مقالات متعددی است که در سالهای پس از این انتخابات که مقام معظم رهبری به آن «حماسه تاریخی» لقب دادند به رشته تحریر درآمد.

گزافه نیست اگر بگوییم برداشت و تحلیل سیاسیون در مورد همین انتخاب مردم در دوم خرداد 1376 بود که مسیر سیاست ایران در سال های بعد را شکل داد.

گرچه امروز گفتمان دوم خرداد در آستانه بیست سالگی بسر می برد و پس از آن گفتمان های «عدالت» و امروز «اعتدال» مطرح شده اند، اما کسی منکر نیست که شعارها و اهداف مطرح شده در دوم خرداد کماکان به عنوان یک گفتمان جدی و پشتوانه یکی از جناخ های اصلی کشور همچنان پررنگ است.

جماران به مناسبت نوزدهمین سالگرد دوم خرداد 76 سه روایت از آن انتخاب را منتشر می کند که خواندن آنها خالی از لطف نیست.

روایت اول از آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی است که آن روزها در حال به انجام رساندن کارها برای تحویل دولت به جانشین بعدی ساختمان سفید پاستور بود؛ روایت دوم از علی محمد بشارتی وزیر کشور آن روزها و مجری انتخابات است و سوم هم سید عمادالدین خاتمی فرزند منتخب دوم خرداد و یکی از جوانان نسل سوم انقلاب است که روایتی از آن حال و هوای خانه در آن روزهای حساس بازگو می کند.

گفتم اجرای شعارهایتان دردسر دارد

...«غافلگیرکننده بود. بدین معنا که تا اواخر دوران تبلیغات انتخاباتی برداشت ناظرین غیر از این چیزی بود که به وقوع پیوست ولی برای ما که از هفته های قبل در جریان افکارسنجی ها بودیم غافلگیرکننده نبود».

شعار سید محمد خاتمی «توسعه سیاسی» بود و هاشمی رفسنجانی پیش از پیروزی اش در انتخابات با او از این سختی ها سخن گفته بود؛ «اواخر دوره من آقای خاتمی پیش من آمد. هنوز کاندیدا نشده بود. مشورت کرد که کاندیدا شود و بعد هم گفت که می خواهم روی قانون گرایی و توسعه سیاسی تأکید کنم و شعارهایم این خواهد بود. من یک مقدار توضیح خواستم که این قانون گرایی و توسعه سیاسی چیست؟ مثلا مگر الان خلاف قانون عمل می شود؟ دیدم منظورش از قانون گرایی چیزهای دیگری است. همچنین توسعه سیاسی را تعریف کرد. من گفتم اینها رأی دارد و اگر کسی این مسائل را مطرح کند، مردم به او رأی می دهند. اما اجرای آن می تواند، برای شما دردسر جدی داشته باشد و در پایان کار نمی توانید به وعده هایتان عمل کنید. با تحربه علمی خودم این را گفتم. چون ما از اول پیروزی انقلاب افکاری داشتیم. در زمان مبارزات تفکر روشنی داشتیم و حرفهایمان را هم گفتیم و کم نیست ولی در عمل دیدیم این گونه نیست. ما خیلی آرمانی فکر می کنیم. فضای انقلاب و مردم، مخصوصا نیروهای وفادار به انقلاب و بدنه اصلی به گونه ای است که رهبری و امام در نظراتی که دارند، ناچار هستند به حوزه ای دینی این بخش از جامعه ملاحطه کنند».

(گفت و گوی روزنامه جمهوری اسلامی و صادق زیباکلام با آیت الله هاشمی رفسنجانی. منبع: کتاب زندگی و زمانه آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ جعفر شیرعلی نیا)

  خبر پیروزی پدرم را روحانی داد

به گزارش جماران، سید عمادالدین خاتمی در مهرماه 1392 در گفت و گو با «تاریخ ایرانی» حس و حال دیدن پدر در کسوت کاندیداهی انتخابات و سپس ریاست جمهوری در سنین کودکی را شرح می دهد:

در ۹ سالگی، دیدن عکس و پوستر پدر روی دیوارهای شهر چه حسی برای شما داشت؟ خودتان در تبلیغات برای انتخاب پدرتان مشارکت داشتید؟

 لحظات هیجان‌انگیزی بود. من کمابیش به ستاد انتخاباتی خیابان به‌آفرین و خیلی از میتینگ‌ها می‌رفتم. بیشتر همراه با خواهرم و به بخش زنان ستاد می‌رفتم. شام غریبان امامزاده صالح که درگیری مختصری در آن اتفاق افتاد یا سخنرانی فائزه هاشمی در ورزشگاه شهید افراسیابی را یادم هست. دیدن آن همه شور و شوق و شعار حمایتی خیلی هیجان‌انگیز بود. خانه ما یک انباری کوچک داشت که با پوسترهایی که از ستاد می‌آوردم، آنجا را به ستاد کوچکی برای خودم تبدیل کرده بودم.

 تغییر شرایط خانواده برای شما در آن سن خوشایند بود؟

 برای من عجیب بود که چرا مادرم از این اتفاق خوشحال نیست. برایم سؤال‌برانگیز بود که با این همه توجه و ابراز محبتی که می‌شد، دلیل ناراحتی مادرم چه بود. ولی کم کم این تغییرات را حس کردم. دو شب مانده به انتخابات که ستاد به‌آفرین را پلمب کردند، یکی از محافظین به خانۀ ما زنگ زد و گفت بهتر است شما شب را در هال کنار هم بخوابید تا اگر اتفاقی افتاد پیش هم باشید. البته برای کودکی ۹ ساله مثل من، خوابیدن در هال خانه جذابیت داشت، اما شروع درک تغییرات جدید بود. از سوم خرداد ۷۶ مردم خیلی به خانۀ ما که آن زمان در خیابان پاسداران بود می‌آمدند. افراد مختلفی از شهرستان‌ها می‌آمدند، مثلا ساعت ۶ صبح زنگ می‌زدند که ما آمدیم آقای خاتمی را ببینیم. ما هم تجربه این شرایط را نداشتیم. در دوره انتخابات تعداد محافظین را زیاد کرده بودند و از خرداد تا مرداد که محل خانه را تغییر دادیم، عده‌ای از محافظین در زیرزمین خانه ما مستقر شده بودند. آن‌ها هم تجربۀ این وضعیت را نداشتند که مردم به این شکل به خانه بیایند. با وجود محافظین، حس بودن غریبه در خانه را داشتیم.

 مردمی که می‌آمدند خواسته‌ای داشتند؟

 نمی‌دانم خواسته‌شان چه بود اما یادم هست که بعضی وقت‌ها شب نمی‌رفتند و تهیه شام برای آن‌ها تبدیل به معضل می‌شد.

  مراجعین اعضای ستاد انتخاباتی در شهرهای مختلف بودند یا مردم عادی؟

 هم اعضای ستاد بودند و هم مردم عادی. خیلی‌ها گوسفند قربانی کرده بودند و به خانه ما می‌آوردند. جالب‌تر اینکه بعضی‌ها می‌گفتند ما نذر کردیم که اگر آقای خاتمی رئیس‌جمهور شود، گوسفند قربانی کنیم اما حالا پول نداریم، لطفا خودتان قربانی کنید به فقرا بدهید. یا زنگ می‌زدند می‌گفتند ما نذر کردیم که به تعداد رای ایشان صلوات بفرستیم، الان ما توانسته‌ایم ۳ هزار صلوات بفرستیم، بقیه‌اش -۲۰ میلیون- را شما بفرستید.

 تصویری که از رئیس‌جمهور داشتید، برای شما در آن سن و سال چگونه بود؟ به قول عامیانه‌اش فکر می‌کردید پدرتان چه کاره شده است؟

 با ذهن آن موقع فکر می‌کردم‌‌ همان وزارت است که قبلا داشت، اما کمی سرش شلوغ‌تر است و مردم بیشتری او را می‌شناسند و بیشتر دوستش دارند.

 وضعیت شما در مدرسه و نگاه هم‌کلاسی‌ها چطور بود؟

 آن موقع روزهای امتحانات بود، من چند دقیقه به مدرسه دیر رسیدم. بعدا از هم‌کلاسی‌هایم شنیدم که به هم گفته بودند عماد حالا که پدرش رئیس‌جمهور شده، معلم خصوصی می‌گیرد و به مدرسه نمی‌آید. هم‌کلاسی‌ها و دوستانم ابراز خوشحالی می‌کردند. افراد زیادی هم بودند که ادعای دوستی می‌کردند و علاقه داشتند نزدیک شوند.

در همان مدرسه ماندید؟

 بله، من از اول دبستان تا پیش‌دانشگاهی در یک مدرسه بودم.

 در خانواده چقدر به رئیس‌جمهور شدن پدرتان امیدوار بودید؟ خاطره‌ای هم در فیس‌بوک نوشتید که صبح سوم خرداد ۷۶ اولین کسی که به خانه شما زنگ زد و تبریک گفت، حسن روحانی بود. این خبر قابل باور بود؟

 آقای روحانی که تماس گرفت و به مادرم گفت، مادرم به حالت تعجب خندید که چطور می‌شود؟ خوش‌بین نبودیم به اعلام پیروزی، البته با توجه به شور اجتماعی در بین مردم احتمالش می‌رفت که این نتیجه حاصل شود بویژه با اقبالی که به ایده پدر برای سفر با اتوبوس به کل کشور شد، اما فکر نمی‌کردیم که این نتیجه اعلام شود.

 

حدس من ساعت ١١ روز جمعه این بود که خاتمی برنده خواهد شد

به گزارش جماران، علی محمد بشارتی وزیر کشور دولت سازندگی در گفت و گو با «شرق» به سوالاتی در مورد سمت و سوگیری مسئولان اجرایی انتخابات، نظرسنجی ها و روز برگزاری انتخابات پاسخ می دهد که نکات جالبی دارد.

او می گوید:

.....آقای هاشمی من را به خاطر اینکه راست یا اصولگرا هستم انتخاب نکرد. عملکردم را دیده بود. در آخرین سمینار قبل از دوم خرداد، من خدمت مقام معظم رهبری گفتم من آخرت خودم را به دنیای هیچ‌ کسی نمی‌فروشم، هر کسی از صندوق بیرون آمد اسمش را می‌خوانم، آقا هم صحبت من را تأیید و تصدیق کردند. همین بود که در مجلاتی مثل گل‌ آقا نوشتند: «بنویسید خاتمی بخوانید ناطق»، یعنی هیچ‌ کس باور نمی‌کرد. کیومرث صابری فومنی دوست ما بود. من بابت همین به او گله هم کردم.

 به این دلیل که شما بالاخره متمایل به آقای ناطق بودید این انتظار می‌رفت که شاید نگاه شما در انتخابات تأثیرگذار شود.

بله، فکر می‌کردند چون من اصولگرایم و آقای ناطق هم اصولگراست، پس آقای ناطق از صندوق بیرون می‌آید.

 آقای تابش معاون شما بودشنبه هشت صبح سوم‌ خرداد گفت ما پیش‌بینی می‌کنیم که انتخابات دومرحله‌ای شودشما خاطرتان هست؟

من یادم نیست. اما آنچه مهم‌تر از حرف آقای تابش است این است که ساعت یک نیمه شب، آقای ناطق زنگ زد گفت چه خبر؟ گفتم شیخ رأی نیاوردید. گفت پس من چه کار کنم؟ گفتم اگر می‌خواهی نامت به بزرگی در تاریخ ثبت شود، در اطلاعیه‌ای پیروزی آقای خاتمی را تبریک بگو. ایشان هم با مشاور خودش آقای نویسی مشورت کرد و اطلاعیه داد. آن چیزی که برای من محرز بود، این بود که این بار برخلاف توقع، اتفاقی در حال شکل‌گیری بود.

 یعنی توقع شما کاملاً این بود که اسم آقای ناطق از صندوق بیرون بیاید.

بله، ما دو تا بولتن روزانه داشتیم. یکی را برای آقا و یکی را برای آقای هاشمی می‌فرستادیم. نظرسنجی‌ها تا روز مثلاً ٣١ اردیبهشت مشخص نمی‌کرد که کدام برنده قطعی خواهند بود. ولی این‌طور هم نبود که تصور شود آقای ناطق دو سوم آرا را خواهد برد. روز دوم خرداد، آقای مهاجرانی که معاون پارلمانی بود، آمد به ستاد انتخابات و من از او سؤال کردم پیش‌بینی شما چیست؟ گفت به نظر من انتخابات دومرحله‌ای خواهد شد.

 شما به عنوان وزیر کشور چه زمانی به این استنباط رسیدید که برنده نهایی آقای خاتمی است؟

حدس من ساعت ١١ روز جمعه این بود که آقای خاتمی برنده خواهند شد. فرمانداری‌ها قلب تپنده انتخابات هستند. وقتی خبرها از آنجا می‌رسید - بدون اینکه وارد ماهیت موضوع شویم - گرایش‌ها را می‌دیدیم و بررسی می‌کردیم و متوجه می‌شدیم که آرا به سمت آقای خاتمی است. قبل از اینکه همه اعلام کنند من آقای هاشمی را صدا کردم. خواب بود. خانمش گفت آشیخ‌ اکبر خواب است. گفتم بیدارش کن. اولین خبر را من به آقای هاشمی دادم.

 واکنش آقای هاشمی چه بود؟ چه کار کردند؟ می‌خواهیم بدانیم خوشحال شدند یا عکس‌العمل خاصی نشان ندادند؟

خیلی خوشحال شدند. به دلایلی که الان جای شرحش نیست؛ ولی آقای هاشمی از انتخاباتی که ما برگزار کردیم لذت برد.

به نظر می‌رسد وزارت کشور توانست مدیریت خوبی هم بر اتفاقات دوران انتخابات داشته باشدمثلاً «کارناوال عصر عاشورا» یا مثلاً حواشی دیگری که رخ می‌داد را چطور مدیریت کردید.

حالا شما وارد آن موارد نشوید.

  یک نکته‌ای که می‌تواند به شما مربوط باشد فهرست نامزدهاست.

با آرای باطله ما پنج رأی در مصاحبه‌ای اعلام کردیم. برای همین هم آقای ری‌شهری که دوست ما هم هست، بدشان آمد.

 چون آرای باطله از میزان رأی آقای ری‌شهری بیشتر بود؟

آرای باطله چهارم بود. بالاخره من وزیر بودم باید اعلام می‌کردم. شاید برای شما الان سخت باشد باورش که با وجود اینکه من با آقای ناطق صمیمی بودم، اصلاً دلم نمی‌خواست ناطق یا خاتمی رأی بیاورند. دلم می‌خواست هر کسی که مردم دوست دارند، رأی بیاورد. این را من در محضر خدا می‌گویم. خاطره‌ای هم از آقای ناطق برای شما بگویم. در مجلس اول ١۵ نفر از نماینده‌ها رفتیم به کوبا برای اجلاس بین‌المجالس. شبی ١٠ هزار دلار هزینه هر ویلا بود. ٣٠٠ هزار دلار برده بودیم و خاطرمان جمع بود کم نداریم اما بالاخره باید امانتداری می‌کردیم. برای همین ویلاها را پس دادیم و فقط یک ویلا گرفتیم و هر چهار نفر در یک اتاق ماندیم. من، آقای ناطق، آقای ولایتی و آقای دکتر زرگر در یک اتاق بودیم. یک روز آقای ناطق، بعد از نماز من را هل داد گفت ناراحت نباش عمر سفر کوتاه است. گفتم من در فکر سفر نیستم ولی خیلی ناراحتم. آقای ولایتی باور کرد، آمد کنار جانماز من گفت چه اتفاقی افتاده است؟ وقتی هر سه آمدند، گفتم علت دارد. من شهرستانی باید با سه نفر دهاتی هم‌اتاق شوم! ناطق اهل نور است، به آقای ولایتی هم گفتم تو هم که اهل رستم‌آبادی. هر سه‌شان روستایی بودند و خندیدیم. این ویلا یک استخر داشت، آقای ناطق همه را می‌گرفت می‌انداخت در استخر. آقای موسوی تبریزی همراه ما بود، یک عبای خاشیه گران‌قیمتی داشت که اگر آب به آن می‌رسید از بین می‌رفت. او همیشه آن را بر تن می‌کرد تا آقای ناطق نتواند او را داخل استخر بیندازد. اما یک روز آقای ناطق بالاخره او را با عبا داخل آب انداخت. آقای موسوی تبریزی هم ناراحت شد با همه قهر کرد. به آقای ناطق گفتم باید یک کاری کنید. بالاخره آقای ناطق هم با شوخی و خنده کاری کرد که آقای موسوی تبریزی هم کوتاه آمد.

 ولی فهرست نامزدها به ترتیب حروف الفبا باید باشد ولی نام آقای ناطق اول بودآیا وزارت کشور نقشی در آن داشت؟

نه، این‌طور نبود. قانون می‌گوید باید به ترتیب حروف الفبا باشد. شاید در یک روزنامه این‌طور منتشر کرده بودند.

نه، فهرست انتشاریافته از سوی وزارت کشور این‌طور بود و محل بحث شد. یکی از دلایلی که می‌گفتند گل‌ آقا آن طنز را ساخت، هم همین بود.

نمی‌دانم، الان حضور ذهن ندارم. شاید آن زمان هنوز این قانون نبود. اصل موضوع اما چیز دیگری است. قانونمند بودن یعنی وابسته نبودن. چون وابسته بودن معذوریت‌هایی ایجاد می‌کند که فرد را از جاده عدالت خارج می‌کند. آقای ناطق از ما توقع نداشت به نفع او رأی بخوانیم اما توقع داشت که از آرایش صیانت شود و الا نه من خانه ایشان می‌رفتم و نه ایشان خانه من آمده بود. آقای ناطق هم برای خودش یک جایگاهی قائل بود که افکار عمومی آن را قبول نداشت. من به او این را گفتم و کمی هم به او برخورد. وقتی آن شب به او گفتم که رأی نیاوردی خیلی خبر تعجب‌آوری برایش بود. ضمن اینکه من با آقای خاتمی اصلاً ارتباطی نداشتم که به او زنگ بزنم بگویم سید، رأی آوردی. وظیفه من نبود. در داخل ولی واکنش‌ها زیاد بود. آن‌هایی که طرفدار آقای خاتمی بودند خوشحال بودند. طبعاً آن‌طرفی‌ها هم احساس نگرانی می‌کردند. آقای جنتی تا یک نصف شب در ستاد انتخابات بود. در عوض آقا تشکر بالابلندی از وزارت کشور کردند، اما حاصلش چه شد؟ حاصل این شد که آقای خاتمی نیامد از این فرصت استفاده کند بگوید مردمی که به من رأی دادند فقط اصلاح‌طلبان نیستند، اصولگرایان هم هستند. همه مشاوران، استانداران و وزیران را از نیروهای چپ انتخاب کرد. عنصری مثل احمد خرم، استاندار من بود. این چپ چپ افراطی است یا آقای صوفی یا عبدالعلی‌زاده؟ این‌ها از چپ رد شده بودند. اسم این اصلاح‌طلبی نیست.

 یعنی شما معتقدید از اصولگراها افراد زیادی به آقای خاتمی رأی داده بودند؟

بی‌شک. مملکت ما ٢٠‌ میلیون اصلاح‌طلب دارد؟

 چرا نداشته باشد؟

باید شما دلیل بیاورید. ما یک مورد انتخابات سال ٧۶ را داشتیم، انتخابات مجلس پنجم هم بود. باید همه را کنار هم گذاشت. آقای خاتمی یک عنصر باعاطفه، صمیمی، باادب، متواضع و خوش‌مشرب است. هر وقت هنوز من را می‌بیند تا کمر خم می‌شود. من چه کرده‌ام؟ چه گلی به سرش زده بودم؟ در نگاه چپ‌ها جایی برای راست‌ها وجود ندارد، ولی آقای خاتمی این‌طور نگاه نمی‌کرد. بعد از دوم خرداد، هاشمی دیگر رئیس‌جمهوری نبود و کابینه را دکتر حبیبی اداره می‌کرد. یک روز زنگ زدند که آقای خاتمی می‌گویند بیایید دفتر ایشان. من گفتم عرف این است که اگر کسی درخواست ملاقات دارد، ملاقات‌شونده باید وقت دهد. اگر آقای خاتمی درخواست ملاقات دارد باید از من بخواهد وقت تعیین کنم من که درخواست نکرده‌ام. گفتند این توهین به رئیس‌جمهوری منتخب است. خلاصه بعد دوباره تماس گرفتند گفتند آقای خاتمی گفته است فلانی هر وقت، وقت داشت بیاید، گفتم بگویید دوشنبه دو هفته بعد وقت دارم. وقتی من رفتم اولاً عمامه‌اش را برداشت و صندلی‌اش را گذاشت پایین صندلی من و باقلوای شهرشان را به من تعارف کرد. هر محبت و صمیمیتی بود دریغ نکرد. گفت من از شما استدعا می‌کنم یک دور با هم همکاری کنیم. گفتم نه. گفت چرا؟ گفتم من با شما توچال هم می‌آیم، اما با گروه شما نه. نمی‌گذارند من با شما باشم. گفت این‌طور نیست. گفتم وقتی کار شروع شود معلوم می‌شود. گفت سفیر شو. گفتم ١٠ سال قائم‌مقام وزیر خارجه بودم. گفت وزارت علوم، وزارت کشور، آموزش و پرورش؟ گفتم نه. گفت خواهش من این است که ماهی یک‌ بار بیایید اینجا. گفتم نه. گفت فصلی یک‌ بار یک نامه ادیبانه بنویسید. گفتم نه. هر کس بود جوش می‌آورد. رئیس‌جمهوری بود و ٢٠‌ میلیون رأی داشت. عده‌ای این‌ها را قاطی می‌کنند. یعنی شخصیت افراد را با موضع‌گیری سیاسی خلط می‌کنند. متوجه نیستند که آقای خاتمی شخصیتش یک چیز است و مواضعش یک چیز دیگر، چون نمی‌توانند تفکیک کنند نمی‌توانند ایشان را به عنوان یک دوست بپذیرند.

منبع: جماران

سرهنگ دوم پاسدار محمد هادی قوی پنجه فرمانده ناحیه مقاومت بسیج درگز ضمن بازدید از نحوه اجرای میدان تیر و برگزاری کلاس ها اظهار داشت: این اردو ها به منظور تقویت روحیه حماسی و دفاعی دانش آموزان، افزایش مهارت های فردی و گروهی دانش آموزان در دفاع نظامی و غیر نظامی و استفاده صحیح از سلاح های نظامی در موقع بکارگیری برگزار می شود.

محسن هژبر مدیر عملیات ناحیه مقاومت بسیج درگز هدف از برگزاری این دوره ها را تقویت بنیه دفاعی دانش آموزان خواند و افزود: در این اردوی سه روزه دانش آموزان با فراگرفتن آموزش های نظامی با انواع فنون رزم، نحوه تیراندازی با اسلحه بصورت عملی و کلاس های ایست و بازرسی آشنا می شوند و خود را آماده دفاع همه جانبه در مقابله با تهدیدات احتمالی دشمن می سازند، تا در صورت نیاز از آمادگی لازم برخوردار باشند و بتوانند با حضور در صحنه در برابر متجاوزان ایستاده و کشور را در برابر دشمنان حفظ نمایند. 

وی خاطر نشان کرد: کلاس های تئوری این اردو با حضور بیش از 450 دانش آموز در اردوگاه آبگرم آموزش و پرورش برگزار شد و برنامه های فرهنگی و اخلاقی از قبیل سخنرانی مسئول دفتر نمایندگی، اقامه نماز جماعت و پخش کلیپ را از دیگر برنامه های جانبی این اردو علاوه بر کلاس های آموزش نظامی برشمرد.

به گزارش دفاع پرس از خراسان رضوی، شهید پرویز اژدو جوان­ترین شهید بسیجی خراسان رضوی در ۸ سال دفاع مقدس است. با شروع جنگ تحمیلی وی نیز به همراه سایر بسیجیان درگز در جبهه های حق علیه باطل حضور پیدا کرد و سرانجام با داشتن ۱۰ سال و یازده ماه در تاریخ ۶۱/۲/۲۴ در مرحله دوم عملیات بیت­ المقدس به شهادت رسید و برای مردم درگز افتخار آفرید.

به مناسبت فرا رسیدن سی­ وچهارمین سالگرد شهادت این نوجوان درگزی ، برای اولین بار کار نمایشی با عنوان “روزی که پرویز رفت” در سالن ارشاد درگز برگزار شد.

هدف از برگزاری این نمایش که قرار است در سایر شهرهای کشور نیز برگزار شود؛ گرامیداشت یاد خاطره شهید بزرگوار پرویز اژدو و اهمیت دفاع و شهادت است.

به گزارش روز چهارشنبهٔ گروه فرهنگی ایرنا، از ستاد خبری نهمین جشنواره موسیقی نواحی ، بر اساس برنامه‌ریزی دبیرخانهٔ جشنواره موسیقی نواحی، قرار است ضمن تجلیل از استاد آی‌محمد یوسفی، قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین خواننده و نوازنده بخشی در سبک درگز، این استاد موسیقی نواحی برای نخستین بار در نهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران قطعه هایی را در جشنواره اجرا کند.

استاد آی‌محمد یوسفی، برگزاری جشنواره موسیقی نواحی ایران را فرصتی می‌داند که استادان موسیقی نواحی بتوانند تجربه‌های خود را به جوانان علاقه‌مند منتقل کنند.

این خواننده و نوازنده پیشکسوت دوتار ابریشمی که همیشه از طریق کشاورزی روزگار ‌گذرانده و پیش از این تنها در یکی، دو جشنواره منطقه ای و یک بار نیز در کشور اتریش اجرای برنامه داشته، با ابراز خرسندی از حضورش برای نخستین‌ بار در جشنواره موسیقی نواحی، از برگزاری این جشنواره به طور مستقل، ابراز خرسندی می‌کند و امیدوار است این جشنواره در سال‌های آینده نیز به همین روند و به صورت منظم برگزار شود تا از دل آن، نوازنده‌هایی جوان به جامعه معرفی شوند.

آی ‌محمد یوسفی، متولد 1302 در روستای تگن شهر درگز استان خراسان رضوی و شاگرد اولیاقلی یگانه است. او از معدود نوازندگانی است که هنوز با تار ابریشم، که صدایی بم‌تر از دوتار سیمی دارد و رنگ و صدای آن متفاوت است، می‌نوازد. آی محمد یوسفی بیش از 60سال است که به شیوه بخشی‌های شمال خراسان می‌خواند و دوتار می‌نوازد و در زمینه داستان سرایی و نقل افسانه‌ها و آیین‌های قومی و منطقه‌یی فعالیت دارد.

نهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران، 17 تا 21 اردیبهشت‌ماه جاری در شهر کرمان برگزار می‌شود.

دانلود کتاب :سیاحتنامه شاردن

جلد1و2و3

نویسنده:  ژان شاردن

مترجم :  اقبال یغمایی - محمد عباسی

تعداد صفحات: 34+526+493

حجم فایل: 24.5 مگا بایت

نوع فایل: pdf

انتشارات :  انتشارات امیر کبیر

دانلود کتاب ها


رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان درگز گفت: با هدف معرفی هرچه بیشتر ظرفیت های شهرستان درگز و ایجاد فضای با نشاط برای گردشگرانی که در تعطیلات نوروز 95 به این شهرستان سفر می کنند، جشنواره عشایر شهرستان درگز در تعطیلات نوروز 95 برگزار می شود.

  

به گزارش روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی، محمد مددی با اعلام این خبر گفت: به همین منظور دومین جلسه هماهنگی برگزاری جشنواره عشایر در این شهرستان برگزار شد.

وی گفت: این جلسه در محل دفتر امور عشایر شهرستان درگز و با حضور مسئولین ادارات و دستگاههای مرتبط برگزار و تصمیماتی در خصوص مکان برگزاری، تعداد غرفه ها، هزینه ها و برنامه های ورزشی، بازی های بومی و محلی، موسیقی محلی و سایر برنامه ها بحث و تبادل نظر شد.

وی افزود: این جشنواره در راستای برنامه های ستاد اجرایی خدمات سفر شهرستان درگز تحت عنوان جشنواره عشایر و روستایی قزقان دره و به همت اداره امورعشایر و مشارکت سایراعضای ستاد در محل طبیعت زیبای قزقان دره از تاریخ 10 لغایت 13 فروردین 95 برگزار می شود.

عده ای به اصرار از چرچیل خواستند که سیاست را تعریف کند. چرچیل به ناچار دایره ای کشید و خروسی در آن انداخت و گفت: خروس را بدون آنکه از دایره خارج شود بگیرید! این عده هرچه تلاش کردند نتوانستند و خروس از دایره بیرون می رفت. آخر از چرچیل خواستند که این کار را خود انجام دهد. چرچیل خروسی دیگر کنار خروس اولی گذاشت و این دو شروع به جنگیدن کردند. آنگاه چرچیل دو خروس را از گردن گرفت و بلند کرد و  گفت: این سیاست است!

تاریخ درگز : نقدی از سوی یک محقق و تاریخ نگار درگزی در مورد مقالات مربوط به معرفی تاریخ و نام های درگز در گذشته که در فضای سایبری منتشر شده است.


کیانوش انصاری: بهمن رنجبران کارمند اداره دارایی بوده و همینک بعد از بازنشستگی یک محقق تاریخی است او سالهای بعیدی را در تحقیق و مطالعه در حوزه تاریخ شهرستان درگز و سرزمین مان ایران گذرانده است. چندی پیش از طریق همین سایت با بنده آشنا شده و طی تماس تلفنی که با بنده داشتند افتخار میزبانی ایشان نصیبم شد. در خانه چای و شیرینی خوردیم و گپ و گفتوگویی داشتیم و از استاد بسیار آموختم و مستفید شدم. در مورد تاریخ درگز و تمام جزئیاتش اطلاعات بسیار خوبی داشتند. از تاریخ ججو خان گرفته تا تمام بزرگان و قلعه داراگرد و گوشه های مختلف و پرافتخار تاریخ کهن این منطقه. چیزی که از همه بیشتر توجه من را در صحبت های ایشان جلب کرد نقدی بود که به نحوه نگارش تاریخ این شهرستان در این سایت و سایت های دیگر منتشر شده است. در توضیحی که هم اکنون از شهرستان درگز در سایت هایی چون ویکی پدیا منتشر شده است گویا به عنوان منبع از نگاشته های آقای قاسمی (اولین منتخب مردم درگز بعد از انقلاب) استفاده شده است و از نظر آقای رنجبران ایراداتی به این نگارش ها وارد است. ایشان با مطالعه متن تاریخ شهرستان درگز در این سایت احساس تعهد کرده و نقد خود را به اینجانب رسانده اند که برای اطلاع عموم و دیگر صاحب نظران در زیر همین نوشته خواهم آورد. چنانچه افراد صاحب قلم و نظر درباره ادعاهای استاد نقد و ردی نداشتند انشاالله توضیح درباره نام های شهرستان درگز را در تمام سایت هایی که منتشر شده است اصلاح خواهیم کرد تا دیگر محققان و دانشجویان، جوانان و مردم شریف درگز که می خواهند از طریق اینترنت درباره شهرستان درگز اطلاعاتی کسب کنند با اطلاعاتی صحیح و کاملتری رو به رو شوند. از دوستان عزیز درخواست می کنم چنانچه نقد و یا صحبتی در این باره دارند در زیر همین مطلب قسمت نظرات دیدگاه خودشون رو به ثبت برسونند.



نام هایی که به عنوان اسامی تاریخی درگز در سایت ها است اسامی دقیق درگز نیستند؟



بهمن رنجبران :  در باره درگز مطلبی در سایت مطالعه کردم که در آن نوشته شده بود : شهر و ناحیه درگز از دوران پیش از اسلام تاکنون داراگرد، نسایا ،آپاوارتاکن ، باورد ، ابیورد ، اتک ، نسایا ، نسا ، درون ،خاوران و دریجز نامیده میشده است . با درخواست از برادر بزرگوارم جناب آقای کیانوش انصاری با توجه به اینکه مطلب فوق در سایت شما نوشته شده خیلی مشتاقم بدانم چگونه درگز از دوران پیش از اسلام تاکنون به نامهای ذکر شده نامیده شده است ؟ بطور خلاصه اینکه آقای انصاری فرمودند این موضوع را پیگیری کرده و از نتیجه شما را مطلع میکنم و از اینجانب نیز درخواست کردند در مورد موضوع و نامهای ذکر شده برای درگز نظر خود را اعلام کنم. اینجانب نیز با مراجعه به کتابهای معتبر و سفرنامه ها و یادداشت های محققین و مورخین و... مطالبی جمع آوری نموده که قبل از ارایه و درخواست مطالعه آنان لازم میدانم اشاره یی در مورد نامهای ذکر شده داشته باشم :

1 – در مورد نامهای آپاوارتاکن ، باورد ، ابیورد : واژه باورد ، ابیورد ، آپاوارتاکن مربوط به یک جا و یک منطقه بوده که واژه ها با توجه به نوع زبان و تاریخ قبل از اسلام و بعد از اسلام و قومیت در طول زمان به نامهای فوق تغییر یافته است و اگر در اینباره بررسی لازم شود نام واژه ها خیلی بیشتر از مواردی است که در فوق ذکر شده است و علاوه بر آنان میتوان نامهای زیر را نیز اضافه کرد : آپارتن – اپاورد – اباورد – اپیورد – آپاروارتن – آپاوارتا و ... که همگی یک جا و یک مکان را با توجه به مطالب ارایه شده نشان میدهد که معروفیت آن در قدیم باورد و پس از آن ابیورد میباشد .

2- در مورد نامهای نسیایا ، نسایا ، نسا : واژه نسیایا ، نسایا ، نسا نیز نام یک جا و یک مکان میباشد و آنهم با توجه به نوع زبان و قومیت در طول زمان به نامهای مختلف تغییر شکل داده و در نهایت مربوط به یک مکان است. و لازم به ذکر است که نامهایی که مربوط به نام نسا می باشد خیلی بیشتر از واژه هایی است که در بالا آمده است بطورمثال : نیسایه – نساء – نی سی نیه – نیسا و ... که نام نسا از همه معروف تر است

3 – در مورد نامهای داراگرد ، دریجز : واژه و نامهای داراگرد و دریجز نیز با توجه به مطالب تاریخی و تغییر نامی در طول تاریخ یک مکان را نشان میدهد و علاوه بر واژه ها و نامهای فوق دارای نامهایی نیز است که بطور مثال : دارا – داراگرز – دره گز –دره جز - درگز میباشد . که همگی یک جا و یک مکان را نشان میدهد و معروفیت نامی آن در قدیم شهر دارا بوده و اکنون نام شهر درگز می باشد . شایان ذکر است که منطقه خاوران ( خابران) منطقه و دشتی را شامل میشود که شهرهای ابیورد و نسا و دارا در آن واقع شده است و هر شهر ذکر شده (ابیورد، نسا، دارا) جزئی از منطقه خاوران است. اتک و درون نیز در خاوران واقع شده بطوریکه اتک یا ایتاک یا اتی منطقه ای است که در بر گیرنده دامنه میباشد با شرح گفته پروفسور بارتولد که میگوید کلیه آبادیهای واقع در دامنه سلسله جبال خراسان را اتک میخوانند و شهرهای قدیمی و معروف انرا باورد و نسا میداند در نتیجه درگز در داخل منطقه اتک قرار دارد که با مطالعه مطالب ارایه شده پی به موقعیت آن میبریم . بطور کلی چنین نتیجه میشود که نسا و ابیورد شهرهایی است که ازهم جدا بوده وهرکدام دارای روستاها و قریه ها وشهرکهای زیادی بوده و از هم فاصله زیادی داشته است ( بیش از صد کیلومتر ) . شهر دارا در داخل منطقه ابیورد بوده و شهر درون که منطقه درونگر را منسوب به آن میدانند ، را میتوان گفت در داخل منطقه نسا واقع بوده است ونام شهر درگز فعلی ماخوذ از دارا بوده و آخرین نام آن در منطقه قبل از شهر محمد آباد درگز اکنون کهنه قلعه که به قلعه دستگرد هم معروف است میتوان نام برد . شهرستان فعلی درگز در بر گیرنده شهر دارای قدیم ( درگز) از منطقه ابیورد وشهر درون از منطقه نسا و قسمتی از اتک میباشد و در کل میتوان گفت شهرستان فعلی درگز در بر گیرنده قسمتی از منطقه نسا و ابیورد بوده که در داخل آن شهر دارا ( درگز ) و شهر درون واقع شده است . 

شهرهای نسا و ابیورد با قسمتی از منطقه آنان در قرارداد آخال (در زمان قاجار) از خاک خراسان و ایران جدا شده و در داخل خاک کشور ترکمنستان می باشد . 

نام ها و واژه های خاوران – اتک – نسا – باورد(ابیورد) – دارا ( درگز) در طول تاریخ به نامهای زیر آمده اند : 
« خاوران - خابران – خاواران - اتک – ایتاک - اتی - نیسایه – نساء – نسا – نی سه نیه – نیسا - میتری دات کرت - مهرداد کرت –نسایا - نیسایا -نسایه – پارتانیسا - پارتونیسا – درون - باورد - بابااورد – اباورد- اپاورد - ابیورد – اپیورد- پااورت – پاورت - پا اورتن - آپاوارتاکن - آپاوارتن - آپاوارتا - زاپاتنن - آپاروارتن - آپارتن – آپاراتیکن – زاپا اورتن –دارا – داراگرد - داراگرز – دریجز - دره جز - دره گز - درگز» 

مستندات و دلایل و مطالب ارائه شده مربوط به نام و موقعیت مکانی منطقه های خاوران ، اتک و شهرهای ابیورد ، نسا و دارا (درگز) که درباره ی هرکدام چندین مورد در این تحقیق آورده شده است به شرح زیر می باشد:

الف) درباره خاوران و اتک:
در برخی متون جغرافیایی تمام منطقه خراسان ، ماوراالنهر و سیستان سرزمین خاوران نامیده شده است . در این سرزمین منطقه خابران در دامنه کوههای هزار مسجد واقع بوده و از شمال به سر زمین قرا قوم ( سیاه ریگ) و از شرق به رود تجن و حدود مرو و از غرب به جلگه ترکمان محدود میشده است . دشت وسیع خابران که بعد ها در زمان هجوم ترکمان به دشت اتک ، ایتاک و یا اتی ( ولایت دامنه ای ) معروف شد . جلگه ی پهناوری است که شهر های چندی را در خود جای داده است و بطور قطع قبل از هجوم آریا یی ها جمعیت های بومی در خود داشته است ، ولی درمورد چگونگی تمدنی که در این ناحیه وجود داشته است منابع موجود اطلاعات مختصری ارائه می دهند ، زیرا تنها با هجوم آریایی ها و سکونت آن ها در اواسط هزاره ی دوم به اسامی (تورنگ تپه ) و ( شاه تپه) و ( یارم تپه) و آنو بر می خوریم که حکایت از اسکان جماعتی از اقوام آریایی در این ناحیه دارد . در دوره ی حکومت ماد ها بر نجد ایران ما با اولین شکل گیری اقوام در این مناطق رو به رو می شویم نخستین قومی که در این منطقه در صحنه ی تاریخ ظاهر شد قوم داهه یا دهه بود که بعد ها اساس دولت پارتیان را تشکیل داده اند جماعت دیگری که در این ناحیه زندگی می کردند طایفه ای از سکا ها به نام سکا های (تیز خود) بودند ودر همین زمان است که اولین شهر این منطقه که حکایت از زندگی اسکان یافته ی شهری می کند به نام ( نیسا ) پدید آمد . در دوران هخامنشی نیز اطلاعات تاریخی اندکی راجع به این سرزمین وجود دارد منابع از وجود اقوام داهه صحبت می کند و گفته می شود که کورش به دست (ماساگت ها) یا احتمالاً (سکا های تیز خود) ازبین میرود . دشت خابران در دوره ی پارتیان اهمیت سیاسی ویژه ای کسب کرد اقوام (داهه) که اساس جمعیت پارت ها را تشکیل می دادند تحرکات سیاسی خود را شروع کردن ودر مقابل مهاجمان یونانی دست به مقاومت هایی زدند ، در همین زمان است که ما به نام شهر هایی چون ( دارا) ، ( باورد) و ( نیسا ) بر می خوریم که این شهر ها با اسکان جمعیت های دامدار ومهاجر پدید آمدند ودر طول حیات ایران باستان خود نمایی کردند . دردوره ی ساسانی اطلاعات چندانی از این سرزمین نداریم نام های ( حمران دژ) ، ( نیسا ) ، ( ابیورد) در نقشه های تاریخی این دوران دیده می شود . تهاجماتی که در دوره ی ساسانی از جانب سکا ها و هیاطله روی داده ازهمین معبر صورت گرفته است . این سرزمین که در این ایام دشت خابران نامیده می شد شامل شهر هایی از جمله ( رونه ) ، ( مهنه ) ، ( نیسا ) ، ( ابیورد) و ( دارا گرز) یا درگز میشده است .که همین شهر ها در اوایل دوران اسلامی نیز وجود داشته اند.

باهجوم ترکان به دشت خابران این منطقه به نام ( دشت اتک ) شناخته شد که بقول بار تولد ( ایتاک ) به معنی ولایت دامنه ی کوهپایه است اتک به سبب مو قعیت خاصی که دارد پیوسته درمعرض تهاجمات اقوام کوچ نشین آسیای میانه بوده است و هر از چند گاه یک بار این تهاجمات زندگی را در این منطقه به خطر می انداخته است دهخدا درباره ی دشت اتک مینویسد اتک ناحیتی است از تر کستان روس در دامنه ی شمالی کوههای سرحدی بین جورس و دوشک که بر خط اهن واقعند و چون از اعمال ابیورد بوده جزء خراسان محسوب میشده است در قرن دهم و یاز دهم هجری جزء خانات خوارزم شد و پس از آن بدست ترکمانان افتاد و قبل از تصرف آن بدست روسیه حد بین خراسان و اتک دقیقا مشخص نبوده از ایامیکه ترکما نان در این منطقه اسکان یافتند این دشت به دشت قرا قوم مشهور شد این صحرا که تا سرخس و مرو امتداد می یابد بخشی از ریگستان قرا قوم می باشد که در قلمرو ترکما نان بوده است.

1 -- تحقیقات جغرافیایی تاریخ شهر های خراسان ص 199 سید حسین رییس السادات.
2 -- ریاضی غلامر ضا تحقیق در واژه خراسان نامه ی استانقدس شماره یک 1339 ص


ب) درباره نسا
*مرکز خراسان باستان یا ایالت پارت در آغاز شهر نیسایه (نسا) بوده‌است که یونانیان آن را نیسا می‌خواندند. نسا ، از جمله شهرهای تاریخی ترکمنستان است که سابقه آن به قبل از اسلام می رسد. در دوران خلافتهای اموی و عباسی و حکومتهای سامانی و غزنوی و سلجوقی ، شهر مهم و باعظمتی بوده اما با حمله مغول و سپس تیمور، رو به ویرانی نهاده و رونق خود را از دست می دهند. و یرانه های شهر باستانی نسا در پانزده کیلومتری شهر عشق آباد قرار دارد.

*ماسون ، کاوشگر شهر باستانی نسا، معتقد است ، این شهر از زمانی که مهرداد اول (171 ق م ) آن را بنا کرد تا انقراض دولت پارت آباد بود. نسا که در دوازده کیلومتری شرق عشق آباد و نزدیک روستای بَجیر قرار دارد، شامل دو بخش نسای قدیم و نسای جدید است . نسای جدید شهری محصور و دارای گورستانهای بسیار است که در اواسط قرن سوم میلادی متروک شد و نسای قدیم مشتمل بر اقامتگاه شاهی ، یک شهر محصور شامل قصرها و نیایشگاهها و آرامگاههای شاهان پارت است (بلنیتسکی ، ص 108؛ فرامکین ، ص 231). در اوستا و پارسی باستان «نی‌سایه» ، در یونانی و رومی «نی‌سه‌نیه»، در پارسی «نسا» به فتح و کسر «ن‌یان» هر دو آمده و آن در اصل به معنی آباد و آباده بوده است، این کلمه از دو جز مشتق است: نی (پیشوند به معنی : فرو پایین+ ) سی (در نهادن، نشستن، آسودن) پس نسا به معنی نشستگاه، فرودگاه ، زیستگاه، آبادی است. بنابر آنچه در متون فارسی آمده است، «شهر نسا واقع میان شهر مرو و بلخ پایتخت تیرداد، دومین پادشاه اشکانی (248 ‌214 ق.م) بوده است که این شهر در ده میلی جنوب عشق‌‌آباد واقع بوده است. در مورد این‌که نسا عنوان و نام اصلی شهر بوده است تردیدی وجود ندارد. در حالی که نام قدیمی قسمت استحفاظی، بر اساس حکاکی‌های روی خرده سفال‌ها «میتری داتکرت» به معنای محدوده جغرافیایی نسا «ساخت مهرداد» بوده است. نِسا از شهرهای باستانی ایران در خراسان بود. این شهر که پایتخت اشکانیان بود امروزه در محدوده کشور ترکمنستان قرار گرفته‌است. در زمان پارتیان (اشکانیان) ، شهر نسا از مهمترین شهرهای ایران به شمار می‌رفت و به نظر برخی مورخان، ارگ نسا، نخستین جایی بوده‌است که اشگ اول، بنیانگذار سلسله اشکانی به عنوان مرکز فرمانروایی خود برگزید. مورخان، نسا را زادگاه «پادشاهان پارت» می‌نامند. موطن پارتیان در حواشی شمال شرقی خراسان (جنوب ترکمنستان) قرار داشت. ویرانه‌های نسا در نزدیکی تپه‌های پیش از تاریخی مانند «آنو» و نزدیک عشق‌آباد، جای گرفته است که خاستگاه اجدادی سلسله اشکانیان بود. این سلسله از نژاد «اشک» می‌باشند و پس از سرداران اسکندر مقدونیایی تا زمان پادشاهی ساسانیان مدت 461 سال در ایران سلطنت کردند. پارتها در حدود سال 247 ق.م با سرنگون ساختن حاکم غاصب سلوکی، «آندراگوراس» کانون امپراتوری خود را در شمال‌شرقی خراسان بنیاد نهادند. آنان می‌بایستی برای کسب استقلال و بعدا برای کسب برتری در امپراتوری جنگزده سلوکی به نبرد ادامه می‌دادند. ابتدای تاریخ آنان نسبتا تاریک است و گرچه در روایت‌های کتبی اقامتگاه‌های فراوانی از آنان ذکر شده ولی گویا تیرداد، برادر و جانشین اشک موسس سلسله، در مستحکم کردن و احداث شهرها فعال بوده است. اسم نسایه نیز به عنوان ناحیه‌ای در متون تاریخی آورده شده که قدیمی‌ترین آنها در اوستا و کتیبه داریوش در بیستون است. براساس کتیبه داریوش منطقه عمومی کپت‌داغ، پارتیا و مرکز قدرت پارتی بوده است که تا پیش از حمله اسکندر یکی از ولایات ایران هخامنشی بوده است. نسا ، از جمله شهرهای تاریخی ترکمنستان است که سابقه آن به قبل از اسلام می رسد. در دوران خلافتهای اموی و عباسی و حکومتهای سامانی و غزنوی و سلجوقی ، شهر مهم و باعظمتی بوده اما با حمله مغول و سپس تیمور، رو به ویرانی نهاده و رونق خود را از دست می دهند. و یرانه های شهر باستانی نسا در پانزده کیلومتری شهر عشق آباد قرار دارد. پارتها )اشکانیان) در حدود سال 247 ق . م. با سرنگونی حاکم غاصب سلوکی ، آندراگوراس ، کانون امپراتوری خود را در شمال شرق خراسان بنیاد نهادند. 


نشیمنگاه اجدادی سلسله اشکانیان ، شهر نسا بوده است که امروزه در نزدیکی پایتخت ترکمنستان(عشق آباد)، ویرانه‌های آن جای گرفته است. نسا شامل دو محوطه باستانی به نامهای نسای جدید و نسای قدیم است. نسای جدید شهر بوده است و نسای قدیم قلعه ای که اقامتگاه شاهانه با کاخ و خزانه ، ادارات و پادگان و شاید یک نیایشگاه بوده است. نکته قابل توجه این است که نسای جدید بسیار قدیمیتر از نسای قدیم و حتی پیش از تاریخ مسکون بوده است ، لیکن در هنگام دایر بودن نسای جدید ، نسای قدیم متروک گردیده بود و این نامها بر آنها نهاده شد. نسای کهنه در حدود 5 کیلومتری جنوب شرقی نسای جدید قرار گرفته است. در ناحیه نسا نیز مانند تیسفون و مدائن یک مجموعه شهری وجود داشته است. این مجموعه شامل پایتخت ، یک قلعه ، شهرکهای کوچکتر، معابد‌، روستاها و املاک زمینداران بوده است.

 ویرانه‌های نسا در نزدیکی تپه‌های پیش از تاریخی مانند «آنو» و نزدیک عشق‌آباد، جای گرفته است که خاستگاه اجدادی سلسله اشکانیان بود. این سلسله از نژاد «اشک» می‌باشند و پس از سرداران اسکندر مقدونیایی تا زمان پادشاهی ساسانیان مدت 461 سال در ایران سلطنت کردند.

قلعه نسا قدیم، در 15 کیلومتری غرب عشق آباد قرار دارد و در هزاره سوم پیش از میلاد ساخته شده است. نسا پایتخت دولت پارت بوده و قصرهای پادشاهی و معابد و گنجینه جواهرات پادشاهان پارت در این قلعه قرار داشته است. در کاوش های باستانشناسی در نسا قدیم، ساختمان معابد مدور و برجی شکل کشف شده است. در 4 کیلومتری شمال نسا قدیم قلعه منصور تپه قرار دارد که احتمالا محلی برای اجرای آئین های مذهبی بوده است. در سال 224 میلادی پس از سقوط سلسله اشکانیان، این قلعه متروک شد ولی در عصر سلسله ساسانیان، فیروز پادشاه ساسانی آنرا احیا» کرد. در سال 651 میلادی نسا به قلمرو خلفای عرب ضمیمه و نسا جدید ساخته شد تا سال 1220 میلادی نسا شهری آباد و بزرگ بود که در این سال در هجوم مغول ویران گشت. پس از هجوم مغول قلعه نسا خیلی زود احیا شد، ولی عرصه نزاع ها و جنگ های مداوم بود و بالاخره در اوایل قرن نوزدهم، قصبه ترکمن های طایفه تکه، به نام باقر در این منطقه به وجود آمد. در نزدیکی نسا چند اثر تاریخی دیگر از قبیل مسجد حلیم بردی ایشان (اوایل قرن بیستم)،قلعه قل مرگن(قرن نوزدهم)قراردارد. 

یاقوت نوشته است: «نِسا شهری است در خراسان، بین آن و سرخس دو روز و بین آن و مرو پنج روز و بین آن و ابیورد یک روز و تا نیشابور شش یا هفت روز راه است‚ و سخت وبا خیز است. دانشمندان بزرگی از این شهر بر خاسته اند، که از جملة آنها ابو عبدالرحمان احمد نسائی صاحب کتاب «سُنن» است. او امام و پیشوای عصر خود در علم حدیث و یکی از پیشوایان بزرگ دینی بود.»[24] در سالهای اخیر در ناحیه نسا در نزدیکی عشق آباد واقع در کشور ترکمنستان که مقر پادشاهان اشکانی بوده ، آرشیو بزرگی محتوی اسناد مالی که بر روی پاره های سفال نوشته شده بدست آمد . این اسناد به خط آرامی و زبان پهلوی اشکانی است که نظیر آن برروی سفال در خرابه های شهر دورا اروپوس یافت شده است . دیگر ، ابنیه و گورستانهایی است که در ناحیه نسا در نزدیکی عشق آباد کشف شده و در آنها نقاشی ها و مجسمه ها و مهرها و سکه ها و لوازم زندگی مردم آن زمان یافت شده است .

ماسون ، کاوشگر شهر باستانی نسا، معتقد است ، این شهر از زمانی که مهرداد اول (171 ق م ) آن را بنا کرد تا انقراض دولت پارت (227) آباد بود. نسا که در دوازده کیلومتری شرق عشق آباد و نزدیک روستای بَجیر قرار دارد، شامل دو بخش نسای قدیم و نسای جدید است . نسای جدید شهری محصور و دارای گورستانهای بسیار است که در اواسط قرن سوم میلادی متروک شد و نسای قدیم مشتمل بر اقامتگاه شاهی ، یک شهر محصور شامل قصرها و نیایشگاهها و آرامگاههای شاهان پارت است (بلنیتسکی ، ص 108؛)

فردوسی چند جا از نسا یاد میکند و به گفته وی در زمان بهرام گور این شهر وجود داشته : 
زگرگان بیامد به شهر نسا 
یکی رهنمون پیش پر کیمیا 
بدینسان بیامد به نزدیک مرو 
نپرد بدانگونه پران تذرو 
بیاسود در مرو بهرام گور 
چوآسوده شد شاه وجنگی ستور 

در جای دیگر که مربوط به زمان پادشاهی نوشینروان است نیز واژه نسا را در شاهنامه می بینیم:
بدر بر یکی مرد بد از نسا
پرستنده و کار دار بسا


ج: درباره ابیورد و دارا (درگز)

شرح ابیورد در لغت نامه دهخدا ابیورد) اَ وَ ) (اِخ (یاقوت گوید: ایرانیان در اخبار خویش آرندکه کیکاوس زمینی را بخراسان به اقطاع باورد بن گودرزکرد و او شهری بدانجا بساخت که بنام بانی آن باورد منسوب شد. و بخراسان میان سرخس و نساء واقع است. و آنرا باورد نیز نامند و از این شهر است : ادیب ابوالمظفر محمدبن احمدبن محمدبن احمد الاموی المعاوی الشاعر و اصل او از قریه ٔکوفن یکی از قراء ابیورد است و او در هر فن از علوم امام و عارف به نحو و لغت و نسب و اخبار است و در بلاغت و انشاء صاحب یدی طولی است و در همه این دانشها او را کتاب است و شعر او سائر و مشهور است و وفات وی به بیستم ربیعالاول سال 507 هَ . ق . بود. و ابوالفتح بستی راست در مدیح او: اذاما سقی اﷲ البلاد و اهلها فخص بسقیاها بلاد ابیورد فقد اخرجت شهماً خطیراً باسعد مبرّاً علی الاقران کالاسد الورد فتی قدسرت فی سر اخلاقه العلی کما قد سرت فی الورد رائحةالورد. و فتح ابیورد بدست عبداﷲبن عامربن گریز به سال سی ویک از هجرت بود و بعضی گفته اند پیش از این سال احنف قیس این شهر را فتح کرده است . و نسبت بدان باوردی و ابیوردی است . وقتی تابع خراسان بوده فعلاً جز بلاد روس است و در قرن ششم مقر اسقف شامی بوده است . بشمال شرقی ایران از بلاد ثغری ایران و روس میان سرخس و گوگ تپه و جنوب شرقی عشق آباد. یکی از سرچشمه های رود اترک نزدیک ابیورد است و ابوعلی فضیل بن عیاض و انوری ابیوردی شاعر و ابوالمظفراحمدبن محمد اموی بدین شهر منسوبند. رجوع به انساب سمعانی و حبط 1 ص 171، 273 و حبط2 ص 137،282،318 و ترجمه تاریخ یمینی ص 130 و 152 و ذیل جامع التواریخ ص 2 و 88 و مرآت البلدان ذیل ابیورد و تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص467 و معجم البلدان شود.

در اثر جغرافیایی حافظ ابرو در قرن پانزدهم ابیورد از شهرها و نواحی شهری خراسان محسوب می‌شود . براساس اطلاعات به دست آمده در این اثر در ناحیه ابیورد دهها قصبه، دهکده و چند شهر قرار داشت. ابیورد اولین بار در سال 1928 توسط هیئت اکتشافی خراسان تحت سرپرستی آ.آ.سمیونف مورد تحقیق قرار گرفت. او نقشه شهر قدیم، قلاع، خرابه‌های حصار شهر و ساختمانهای روی زمین را کشید. هیئت مذکور نوشته‌های روی قبول صندوقلی را رمز‌گشایی کرد. علاوه بر آن اطلاعات باستانشاسی گرد‌آوری شده توسط اعضای هیئت بخشهای مختلف ابیورد را شرح داده است.

بدنبال هیئت خراسان د.د. یوکینیچ مهندس آبیاری نیز از منطقه ابیورد در سال 1929 بازدید نموده و یاد‌داشتهایی را درباره خرابه‌های شهر ابیورد (پشداگ) از خود بر جای گذاشته است. در سال 1947 یکی از دسته‌های یو.ت.آ.ک.ا. که عملیات اکتشافی انجام داده و تاریخ تشکیل بافت شهری از اوایل قرون وسطی تا قرن نوزدهم را تألیف کرده بود از ابیورد بازدید نمود. بر اساس توضیحات م.ی.ماسون ابیورد در اوایل قرون وسطا یک تپه است که در شمال شرق خرابه‌های پشداگ واقع شده است. بیشتر اشیاء کشف شده در روی تپه متعلق به قرون دهم – دوازدهم میلادی است. هر چند که در اینجا هم قطعات ظروف سفالی مخصوص آبیاری متعلق به قرون نوزدهم – بیستم مشاهده می‌شود. با توجه به نقشه سطحی (شماتیک) مشخص می‌شود که حصار شهر تقریباً به شکل مستطیل بوده و 42 هکتار مساحت دارد و دژ آن در وسط و نزدیک به حصار شمال شرقی قرار داشته و مساحت آن 5/10 هکتار است. چون شهر قرون وسطایی ابیورد کاملاً‌ با لایه فرهنگی دوران اخیر (قرون پانزدهم و هجدهم) در هم آمیخته است فقط به اشیاء کشف شده موجود می‌توان اکتفا نمود. از جمله در شهر ظروف سفالی قرون نهم – دوازدهم به تعداد بسیار زیاد مشاهده می‌شود. در میان سکه‌های کشف شده، سکه‌های محلی متعلق به دوران پیش‌تر نیز دیده شده‌اند. در حفاری خرابه‌های ابیورد محله‌های پیشه‌وران واقع در مناطق جنوب شرقی و شمال غربی شهر کشف شده در این محلات آثار ریمها و تراشه‌های آهن مشاهده می‌شود. در بخش مرکزی شهر و در حوالی دژ انواع اشیاء فلزی از جمله زیور آلات زنانه، زنگوله‌ها، گل کمربند‌ها (سگکها) و قطعات یراق اسب و غیره یافت شدند که گویای وجود کارگاههای مسگری و زرگری در آن منطقه است. در اراضی ابیورد چندین منبع آب، جویبار و چاه که گویای چگونگی تامین آب مصرفی شهر می‌باشد کشف گردید. بدون انجام حفاریهای باستانشناسی برخی مسائل مربوط به زندگی شهری ابیورد در قرون وسطا بدون پاسخ باقی می‌ماند. با این حال ظروف و اشیاء سفالی جالب و گوناگون و اشیاء فلزی و کنده‌‌کاریهای سکه‌ها در این شهر سیمای گذشته شهر را به عنوان یکی از مراکز مهم بازرگانی و صنعتی شمال خراسان به حد کفایت باز می‌شناساند. به احتمال قوی موقعیت جغرافیایی شهر که در تقاطع مسیر جاده‌های بازرگانی منتهی به شهرها و ولایات قرون وسطایی دامنه‌های شمالی کوپت داغ و شهرهای ایران آن زمان قرار داشت موجب توسعه آن گردیده است. علاوه بر آن ابیورد از سمت شمالی در مجاورت دشت محل اسکان قبایل کوچ‌نشین قرار داشت و بازاری مهم برای فروش تولیدات پیشه‌وران و خرید مواد خام دامپروری بود. مقدیسی، ابیورد را زیباتر از نساء دیده است در آنجا بازارها بهترند و زمین ابیورد خاصلخیز‌تر و غنی‌تر است. در تحقیقات باستانشناسی به عمل آمده وجود شبکه بزرگ جویبارها و لوله‌های سفالی کشف شده دلیل روشنی است بر رواج کشت آبی در این منطقه. به غیر از منابع تامین آب، در شهر حوضها و چاههای بزرگ نیز وجود دارد. دژ در وسط حصارهای شمال شرقی شهر قرار دارد و طرح مربع شکلی دارد که اضلاع آن 350*300 متر مربع است. دروازه دژ در نمای جنوب غربی قرار دارد. حصار آن به صورت آب شور است که بعضاً عرض آن به 5/0 متر میرسید. دژ با 20 برج استحکام یافته است. درگرداگرد دژ خندقی به عمق 5/1 متر وجود دارد و خندق در چهار نقطه با خاکریز قطع شده است.
 نوشته : پروفسور یگن آتاقایف – پژوهشکده تاریخ آکادمی علوم ترکمنستان . مترجم: عظیم‌قلی بغده 


ابیورد در منابع باستانشناسی:
ولایت ابیورد،‌ آنطور که در منبع مکتوب سده‌های میانه آورده‌اند و یا آپاوارکتیکنای عهد عتیق قسمتهای جنوبی بخش کاهکاه را در ترکمنستان معاصر در بر می‌گیرد، ویژگیهای طبیعی، اقلیمی این بخش موجب مسکونی شدن آن از ازمنه کهن گردیده است. علاوه بر آن جریان توسعه و روند بی‌وقفه بهره‌برداری ابیورد را به یکی از سکونت‌گاههای عمده خراسان در قرون وسطی تبدیل نمود. این وضعیت در آثار باستان‌شناسی و معماری واقع در اراضی مورد بحص به وضوح بسیار به تصویر کشیده می‌شود. هم‌اکنون در پرتو پژوهشهای ویژه‌ای که در اینجا از آغاز قرن بیستم بعمل آمده است، حدود 300 اثر باستانشناسی متعلق به اعصار مختلف از نئولیت تا اواخر قرون وسطی در بخش کاهکاه شناسایی شده‌اند. مقاله حاضر در نظر دارد جریان مسکونی شدن ابیورد را در گذشته مورد بررسی قرار دهد. بهمین دلیل محدوده‌های تاریخی این مقاله شدیداً محدود است و از چهار چوب قرن چهارم پیش از میلاد یعنی زمان سقوط امپراطوی هخامنشی در اثر تهاجم ارتش اسکندر مقدونی فراتر نمی‌رود. بر اساس اطلاعات بدست آمده از تحقیقات باستانشناسی آغاز آبادانی اراضی بخش کاهکاه (مناطق شمالی ولایت ابیورد) به هزاره‌های 6-5 پیش از میلاد بر‌میگردد. هم‌اکنون چهار اثر تاریخی مربوط به این دوره (قدیمی تپه،‌ منجوقلی تپه، چاغیلی تپه و قصبه واقع در نزدیکی ایستگاه راه‌آهن قاوشوت) شناخته شده است که گروه شرقی آثار تاریخی تمدن جیتون را تشکیل می‌دهد (بردیف 1969، لوله کوا 1982 و ماسون 1972). بیشتر آنها در منطقه بین‌النهرین مایناسای و چاآچاسای قرار دارد. وفور منابع آب و اراضی حاصلخیز این منطقه امکان پرداختن به زراعت، دامپروری و شکار را فراهم می‌نمود. این سه عنصر در اقتصاد مردم در عصر نئولیت محور اصلی مجموعه نظام اقتصادی، را تشکیل می‌داد که چندین هزار سال حفظ شده بود. اقتصاد زراعتی پایه‌ریزی شده بر اساس روش آبیاری خلیجی موجب حیات طولانی قصبات قدیمی می‌شده است. در کار زراعت به پرورش گندم نرم توجه خاصی مبذول می‌گردید. بخش عمده گوشت رژیم غذایی از تکثیر احشام و شکار جیران و بز وحشی و غیره تامین می‌شد. تولیدات خانگی به تهیه ظروف منقوش گچ‌بری سفالی و ابزار مختلف کار از سنگ و استخوان محدود بود. وجه تمایز معماری عصر نئولیت یکنواختی آن است که در ساخت خانه‌های یک اتاقه استاندارد با حیاط کوچک نمود یافته است. مصالح اصلی ساختمانی که در ساخت ساختمان بکار رفته، خشت به شکل بلوک و درمراحل بعدی تمدن جیتون آجر مستطیل شکل بوده است. جامعه نئولیت با اقتصاد تولیدی آن رکن اصلی پیشرفت و توسعه بعدی تمامی قبایل یکجانشین زراعت‌گر جنوب ترکمنستان در زمینه‌های معیشت، ایدئولوژی و ساختار اجتماعی درعصر پالئومتال گردید. مرحله بعدی عمران ابیورد به اعصار نئولیت و مفرغ (2-5 هزار سال پیش از میلاد) بر‌می‌گردد. آمار قصبات در مقایسه با دوره پیشین به 6 برابر افزایش می‌یابد. در همین زمان است که قریه‌های بزرگی مانند آلتین تپه در مانا (25 هکتار)، نمازگاه تپه در دوشاق (50 هکتار)،‌ییلقین لی تپه در چا آچا (20 هکتار) و قارا تپه در حوالی ایستگاه آرتیق (20 هکتار) که توسط اسلاف ما توصیف گردیده (ماسون، 1981 و 1960، کوفتین، 1956، خلوپینا، 1978، کیرچو، 1999) بوجود آمد. به موازات گسترش قصبات آمار جمعیت سراسر واحه نیز افزایش یافت. در این زمان تمرکز ارزشهای فرهنگی، مادی و معنوی در دو مرکز بزرگ قدیمی زراعت آسیای مرکزی یعنی آلتین تپه و نمازگاه تپه روی می‌دهد. بهره‌برداری از مس و مفرغ (برنز) اختراع چرخ کوزه‌گری و توسعه بعدی مهارتهای کشاورزی موجب رشد سریع در عرصه‌های پیشه‌وری، تجارت،‌ هنر و شهرسازی گردید. در اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم پیش از میلاد بخشی از ساکنین دامنه‌های شمالی کوپت داغ و ابیورد در سه محور عمده نقل مکان می‌کنند: سارازم در سغد، شهر سوخته (سیستان ایران) و وادی کویته (پاکستان). قطعاً این توسعه طلبی نیرومند جوامع جنوب ترکمنستان در عصر انئولیت موجب بروز روند‌های همگرایی شدید گردیده است. پهنه وسیع شرق کهن که در مدار تماسهای اجتماعی و فرهنگی – اقتصادی قرار گرفته بود شامل منطقه‌ای بود که زیر‌بنای مناسبات جدید اجتماعی در آن شکل می‌گرفت آثار تاریخی متعلق به عصر انئولیت و مفرغ ابیورد که متشابهات زیادی در فرهنگ مادی و معنوی سرزمینها و مناطق همجوار دارد تائید کننده نظر فوق الذکر است. در حدود هزاره 2-3 پیش از میلاد در نتیجه تغییرات پالئوکلیماتیک هیدروگرافیک (هیدوگرافی، علم آموزش منابع سطحی – مترجم) و دموگرافیک (جمعیتی) مرکز تمدن یکجا نشینی کشاورزی جنوب ترکمنستان در مجموع از جمله ابیورد بتدریج به قسمت سفلای مرغاب قدیم (مارگیانا) منتقل می‌شود. دامنه‌های شمالی کوپت‌داغ و قصبات واقع در ان در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد آشکارا روند آغاز بوجود آمدن دستگاههای حکومت را به نمایش می‌گذارد ولی در هزاره ششم پیش از میلاد استیلای هخامنشیان توسعه محدود تشکیلات دولت را قطع کرد. ویژگی هزاره اول پیش از میلاد ظهور نخستین امپراطوری نیرومند شرق کهن یعنی امپراطوری هخامنشی است جای پدیده‌های ارتجاعی مربوط به یورشهای کشور‌گشایی داریوش را بتدریج تغییرات مثبت می‌گیرد که در افزایش سریع آمار آثار تاریخی این دوره مشاهده می‌گردد. هم اکنون بیش از 60 قصبه منسوب به دوره مذکور در اراضی شمال ابیورد شناسایی گردیده است. مطالعه توپوگرافی (کیفیت اراضی) این آثار تاریخی تائید کننده آن است که از نظر تیپولوژی آنها به املاک روستایی و قلعه‌های کوچک متمرکز در امتداد منابع آب تقسیم می‌شوند. ولی با توجه به مقدار کافی اراضی کشاورزی مناسب این قصبات بطور مناسب در سراسر ولایت ابیورد پراکنده شده‌اند. اصلی‌ترین جنبه این عصر آن بود که ابیورد تنها از قرون 5-6 پیش از میلاد به عنوان یکی از ساتراپهای (ساتراپ – والی تام الاختیار در حکومتهای فارسی قدیم را گویند – مترجم) امپراطوری هخامنشی وارد عرصه تاریخ جهان شد.
 نوشته : اوده مرادف.ب.ن مترجم: مرضیه اونق 

 ابیورد از شهرهای کهن ایران که در شمال خراسان، بر دامنه شمالی کوههای هزار مسجد نهاده بوده و شیب آن به سوی صحرا کشیده می شده است. بارتولد نوشته که: در نزدیکی ابیورد کهنه، روستایی است که آن نیز در گذشته ابیورد خوانده می شد و اکنون پشتک نامیده می وشد. از ابیورد در منابع مختلف اسلامی، رومی و ارمنی سخن بسیار به میان آمده و در مجموع چنین بر می آید که ابیورد از مناطق استوار مرزی بوده و همچون پاسگاهی در برابر یورشهای مهاجمان دشتهای داخلی آسیا عمل می کرد. یزدگرد دوم ساسانی نیز برای جلوگیری از یورش مهاجمان دژ شهر یزدگرد را در همان نواحی بنا نهاد. پس از او پیروز، در نزدیکی ابیورد دژ شهر پیروز را ساخت. از منابع مختلف برمی آید که ابیورد ناحیه ای وسیع را در بر می گرفته و از دیرباز شناخته بوده است و در دوره ساسانی ابیورد خراج گذار ساسانی بود، و فرمانروایش را بهمنه می گفتند. چون اعراب به ابیورد تاختند، بهمنه حکمران ابیورد در برابر پرداخت چهارصد هزار درهم اعراب را از تسلط بر ابیورد بازداشت به نوشته طبری ابومسلم در ۱۳۹ه.ق پس از شوریدن بر تیمویان به ابیورد رفت و مدتی در این شهر مانند طاهریان و آنگاه صفاریان و سپس سامانیان بر شهر ابیورد و نواحی دست یافتند. پس از فروپاشی حکومت سامانیان، مدتی صحرانشینان آسیای میانه برخراسان سخت تاختند گرفتند تا اینکه در ۴۰۸ ابیوردیان به محمود غزنوی شکایت بردند و از فساد ترکمانان نالیدند و به گفته گرویزی در ۴۱۹ محمود مدتی از ترکمانان به ابیورد تاختند تا این که در۴۳۰ نسا و ابیورد به ترکمانان واگذار شد، مشروط بر اینکه به مسلمانان آزاری رسانده نشود. در ۵۴۸ ه.ق یکی از امیران سلطان سنجر به نام ابوالمؤید بر نسا و ابیورد، طوس و نیشابور فرمان می راند تا اینکه تولی پسر چنگیز مغول بر ابیورد تاخت و آنرا ویران کرد. در روزگار زوال دولت ایلخانی ابیورد زیر فرمان ارغوان خان و جانشینانش بود تا اینکه تیمور در۷۸۳ بر حصار قهقهه دست یافت و ابیورد را که به ویرانه هایی تبدیل شده بود بازسازی کرد به طوری که در ۸۰۷ ابیورد شهری بزرگ بود. ابیورد و نواحی اطراف آن تا روزگار شاه اسماعیل صفوی (۹۰۷-۹۳۰ ه.ق) در تصرف ایران بود اما دیری نگذشت که بر ابیورد تاختند تا سرانجام شاه عباس اول در ۱۰۰۹ ابیورد را از چنگ ازبکان و دیگر مهاجمان به در آورد و شاه عباس حدود ۴۵۰۰ نفر از مردم افشار بدین سامان کوچانید با این حال پس از مدتی ازبکان بر ابیورد تاختند تا این که نادرشاه در ۱۱۵۳ ه.ق بر ابیورد دست یافت و آن را ضمیمه خاک ایران کرد. پس از نادر ابیورد و نواحی اطراف آن از تبعیت ایران بدر آمد و سرانجام در تابعیت امپراتوری روسیه قرار گرفت. هم اکنون ویرانه های ابیورد در ۱۱۷ کیلومتری عشق آباد نهاده است

 اَبیوَرد نام‌های دیگر: اباورد، باورد) از شهرهای کهن ایران در شمال خراسان، بر دامنه شمالی کوه‌های هزار مسجد است. مکان ابیورد را نیز میان نسا و سرخس یا نسا و مرو دانسته‌اند، صاحب کتاب المسالک و الممالک می‌نویسد: «از مرو تا باورد شش مرحله است.»

ژوستن ( سده 2 پ . م ) محل شهردارا را در دامنه کوه زاپاتنن و پلین ،‌ دانشمند رومی ( سده 1 پ . م ) در دامنه کوه آپاوارتن دانسته اند . ژوستن ،‌آپاروارتن ، کوه ابیورد که در گذشته باورت / بااورت و سپس باورد می گفتند ، دانسته است . دایرة المعارف اسلامی ،‌ ابیورد را سرزمین نیاکان اشکانی و محل شهر دارا را در آن جا تعیین کرده است . بنابراین بایستی شهر « دارا » در دامنه کوههای درگز قرار داشته باشد.

 ایزیدو رشارا کسی محل شهر دارا را در شمال پارتیا تعیین میکند و به آن نام آپاوارتنن میدهد. پلین دانشمند رومی محل شهر دارا را در دامنه کوه آپاوارتن تعیین میکند. ژوستن ، آپاوارتن را کوه ابیورد میداند .دائره المعارف اسلامی ، ابیورد را سرزمین نیاکان اشکانی دانسته و جای شهر دارا را در آنجا میداند.

در صفحه 19 کتاب خاوران گوهر ناشناخته ایران چنین آمده است : قدیمترین و نخستین شهر این منطقه نیسایا بوده که بعدا به نسا معروف و بیشتر در تاریخ و جغرافیا توام با شهر مجاور و باستانی خود باورد ( نسا و باورد ) یا ( نسا و ابیورد ) و سپس ( نسا و درون و باورد ) آورده شده است.

بعضی از محققان این چنین اظهار نظر کرده اند که قلعه داراگرد در زمان ساسانیان مرکز روحانیون زرتشتی و دارای ضرابخانه بوده است ،‌ در اواخر قرن اول هجری قمری سکه ضرب شده است . حدود منطقه ابیورد در این زمان از سرخس تا نسا گسترده بوده است . این سرزمین که در انتهای دشت قراقوم بر سر راه قبایل مختلف مهاجم دشتهای داخلی آسیا در ابتدای اولین خطه جلگه های حاصلخیز خراسان قرار گرفته است ،‌ بنابر موقعیت طبیعی و نظامی از دیر باز محل کشمکشها و زد و خوردهای اقوام مختلف بوده است . با سقوط سامانیان دفاع ولایات شمالی ایران در برابر حملات چادر نشین ها به سستی گرائید و هجوم صحرا نشینان آسیای مرکزی به خراسان فزونی گرفت . به روزگار سلطان محمود غزنوی ترکمانان ( غزان ) به منطقه نسا و ابیورد هجوم آوردند و در این شهرها سکنی گزیدند و ترکی شدن این نواحی آغاز گردید . به روزگار چنگیز ، پسرش « تولی » ابیورد را تصرف کرد و به نهب و تاراج اهالی پرداخت و آن شهر زیبا را که در آن عالمی از عمارات موج می زد با خاک یکسان نمود و اکثر مردم را از دم تیغ گذراند . این شهر با این همه عظمت و بزرگی پس از هجوم مغولان و بعد از او تیمور رونق خود را از دست داد و از اواخر قرن هشتم که شهرها و آبادیهای این منطقه مورد تجاوز و اشغال ازبکان قرار گرفت دوران قدرت آن شروع گردید . در اوایل عصر افشاری ساختن مسجد بزرگی در مولود آباد ( زادگاه نادر ) و برخی ساختمانها در شهر نشانی از گسترش و رونق درگز می باشد ،‌ ولی ویرانی هایی که ناشی از تهاجمات اقوام همسایه بود ،‌ همراه با عدم توجه حکومت مرکزی وخصوصاً جدایی قسمت آباد و تاریخی آن ( با 9 هزار خانوار جمعیت و 24 شهرک و روستا ) و واقع شدن آنان در کشور ترکمنستان که شامل ابیورد و نسا و قسمتی از مناطق آنان می باشد.

در وصف شهید در خون غلتیده // امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی
گروه مرزبانی – شهادت امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی شهیدی مرزنشین از خطه خراسان رضوی گرامی باد.

،امیر سپهبد "علی صیاد شیرازی" فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران وعضو شورای عالی دفاع بوده است .او متولد روستای کبود شهرستان درگز در استان خراسان رضوی می باشد. .وی یکی از فرماندهان جنگ ایران و عراق بود. صیاد شیرازی پس از 32سال خدمت در یگانهای مختلف نیروی زمینی ارتش در تهران مقابل درب منزلش ، به دست نیروهای مسلح سازمان مجاهدین خلق ،ترور شد.

موقعی که ندای رهبر کبیر انقلاب را لبیک گفتی وبه جنگ حق علیه باطل هشت سال دفاع مقدس پای نهادی جام شهادت در دست داشتی .وچه روزها و شب ها که بی محابا ،بر دل دشمنان تاختی و خوار وذلیلشان کردی.

چه رنجها و سختیها تحمل کردی تا یک وجب از خاک میهنمان به دست مزدوران و از خدا بی خبران نیفتد.دل دریایی داشتی ،ایمان قوی،مهربانیت حد و حصر نداشت ،در شجاعت مرد عمل بودی ودر اوج عرفان تن فولادی و اراده محکمت بی ارتباط به زادگاه کبود گنبد درگز نیست .به واقع روحت در جسم خاکیت نمی گنجد .ودر یک کلام افلاکی بودی .بی شک ،بی شک طلوع و فجر وغروب سرخ فلق به یاد عزیزانی چون تو شیرین است.همان لحظات عالی استجابت دعا ،تویی که از جان گذشتی و جانان رسیدی .دوستان مجروح و جانباز و برادران دینی و خونیت از تو به نیکی یاد می کنند . وبا دیدن گل سرخ لا له ،اشک در چشمانت برق می زدند ،آرام وقرار نمی شناسند واز فراغت دلگیرند .

بهار و خزان زندگی برایت بوی جبهه می داد.پرپر شدن همسنگرانت ،آرزوی شهادت را در دل تو علی دو چندان می کرد .چه عاشقانه خانه تکانی دل کردی و درست بعد از بیست و یک روز زمستان سرد سال هفتاد وهشت ،شربت شهادت را نوشیدی و پا به بهار جاودانگی در عالم ملکوت نهادی .و چه زودتر از این جهان رخت بستی در حالی که پنجاه وپنج بیشتر نداشتی .کاش میشد شهادت را که آرزوی یک عمرت بود تبریک می گفتم .

مرکزاطلاع رسانی فرماندهی مرزبانی استان خراسان رضوی.

یک فیلم نقادانه و فرهنگی بسیار زیبا که در سال ۱۳۸۳ ساخته شد. فیلم قشنگیه... در نقد کمی و کاستی ها و زیبایی های این فیلم بسیار می توان گفت اما در معرفی فیلم: این فیلم تفاوت های فرهنگی غرب و شرق را به نمایش می گذارد و از هنر و موسیقی و وضعیت زمان خود می گوید. به دوستانم و بازدیدکنندگان محترم پیشنهاد می کنم این کار طنز فرهنگی و اجتماعی را حتما دانلود کنند...

 

دانلود فیلم ایرانی مکس با لینک مستقیم 

دانلود فیلم ایرانی مکس

چنانچه در لینک دانلود با مشکلی مواجه بودید لطفا در بخش دیدگاهها اطلاع دهید

 

 نام فیلم: مکس

کارگردان سامان مقدم

محصول ۱۳۸۳

لینک دانلود:  دانلود فیلم ایرانی مکس   حجم: ۲۲۰

|دانلود فیلم گشت ارشاد با لینک مستقیم|

gasht ershad دانلود فیلم گشت ارشاد


مدت : ۱۱۰ دقیقه

کارگردان: سعید سهیلی

بازیگران: حمید فرخ‌نژاد، پولاد کیمیایی، ساعد سهیلی، نیوشا ضیغمی، سحر قریشی، میرطاهر مظلومی، محسن افشانی، اصغر سمسارزاده، گیتی معینی، ناصر گیتی‌جاه و… . با هنرمندی جمشید هاشم‌پور

خلاصه داستان: سه جوان از جنوب شهر تهران برای به دست آوردن پول دست به کارهای خلاف می زنند و در این بین گریزی نیز به کارهای گشت ارشاد می زنند تا مردم را سر کیسه کنند. اما این کارها برایشان به زودی دردسرهای بزرگی به همراه خواهد داشت.


download دانلود فیلم گشت ارشاددانلود فیلم

دانلود تیزر با لینک مستقیم | حجم : ۲٫۹ مگابایت

chat دانلود فیلم گشت ارشاد منبع : www.GrandFilm11.In

 

یافت شده در موتورهای جستوجو : اسامی بازیگران فیلم گشت ارشاد, تصاویر فیلم گشت ارشاد, تصاویر و عکسهای فیلم گشت ارشاد, جدیدترین عکسهای فیلم گشت ارشاد, خلاصه داستان فیلم گشت ارشاد, دانلود آهنگ فیلم سینمایی گشت ارشاد, دانلود آهنگ فیلم گشت ارشاد, دانلود تیتراژ فیلم سینمایی گشت ارشاد, دانلود تیتراژ فیلم گشت ارشاد, دانلود رایگان فیلم گشت ارشاد, دانلود رایگان مستقیم فیلم گشت ارشاد, دانلود سی دی دوم فیلم گشت ارشاد, دانلود عکسهای فیلم گشت ارشاد, دانلود فیلم سینمایی گشت ارشاد, دانلود فیلم گشت ارشاد, دانلود فیلم گشت ارشاد با کیفیت بالا, دانلود قسمت اول فیلم گشت ارشاد, دانلود مستقیم فیلم گشت ارشاد, دانلود مستقیم گشت ارشاد, دانلود نسخه اصلی فیلم گشت ارشاد, دانلود پارت اول فیلم گشت ارشاد, دانلود کامل فیلم گشت ارشاد, دانلود گشت ارشاد, در مورد فیلم گشت ارشاد, دنلود مستقیم از سرور سایت فیلم گشت ارشاد, عکس فیلم جدید گشت ارشاد, عکس فیلم گشت ارشاد, عکس های بازیگران فیلم گشت ارشاد, عکس های فیلم سینمایی گشت ارشاد, عکس های فیلم گشت ارشاد, عکس گشت ارشاد, عکسهای بازیگران فیلم گشت ارشاد, فیلم ایرانی گشت ارشاد, فیلم گشت ارشاد, لینک دانلود مستقیم فیلم گشت ارشاد, میزان مقدار فروش گشت ارشاد, کارگردان فیلم گشت ارشاد, گشت ارشاد, گشت ارشاد دانلود,گشت ارشاد دانلود رایگان, , , , , , , , , ,

جامعه فرهنگی و هنری شهرستان تاریخی و فرهنگی درگز همیشه جایگاه جولان و هنرمندی افراد هنرمند و مخاطبان علاقه مند به هنر این شهرستان بوده. در شهرستان درگز جوانان هنردوست و هنرمند بسیاری داریم که در سطح استان و حتی ملی حرفهای بسیار برای گفتن دارند.

ای کاش این جوانان همت های عالی تری در زمینه های مختلف هنری این شهرستان داشته باشند و مسئولین دلسوز و خلاق بتوانند راه را برای این جوانان باز و هموار بکنند و به هنر و آثار زیبای خلق شده این جوانان بها و علم بیفزایند.

دوست خوبم احسان درسنی یکی از جوانان علاقه مند و پیگیر کارهای هنری در زمینه فیلم و نویسندگیست که در حال حاضر به عنوان کارمندی در زندان درگز روزی حلال می جوید.

مطلع شدم این فرزند شهید، با همکاری کانون هنر شهرستان درگز و دیگر مسئولین محترم با هزینه های شخصی تلاش دارد تا در هفته دفاع مقدس مسابقات نمایشنامه خوانی و داستان نویسی کوتاه در سطح شهرستان برگذار بکنند. این مسابقات که در ایام دفاع مقدس برگذار می شود با محوریت موضوعاتی چون دفاع مقدس و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جوانان کار خود را دنبال خواهد کرد و در این راستا به شرکت کنندگان هدایای نفیسی با هزینه شخصی این جوان هنرمند شهرمان اهدا خواهد شد.

برای این جوان هنرمند شهرمان و تمام جامعه ی هنرمند شهرستان محروم درگز آرزوی موفقیت و بهروزی داریم که البته موفقیت و بهروزی این جامعه با استعداد نه در آرزوهای ما بلکه در همت و پیگیری و دلسوزی مسئولین عزیز کانون های هنرمندی و اداره محترم ارشاد شهرستان درگز خواهد بود. که جا دارد از تلاش های گذشته این عزیزان تشکر کرده و برای آنها دعای خدمت روزافزون داشته باشیم.

و در پایان شما علاقه مندان به شرکت در این مسابقات و دیگر فعالیت های هنری در زمینه ی فیلم و نمایشنامه و بازیگری و تئاتر می توانید با شماره تلفن همراه زیر تماس بگیرد

۰۹۱۹۲۱۱۶۹۳۲   احسان درسنی