قلم یاز: اسلامی که از کفر آمده است! زهرا گنزالس از مسلمان شدندش و سختی های مسلمان بودن در امریکا می گوید... اسلامی که خواهیم خواند ایمانیست که از آزادی حاصل شده است و حال اگر همین آزادی و تحقیق در جامعه ای با اکثریت مسلمان به تحقق برسد چگونه ایمانی و چگونه قیامی ساخته می شد؟
صبر بر آزارها؛ در راه خدا فقط با ایمان و استحکام ممکن است
زهرا گنزالس؛ مسلمان شیعه آمریکایی می گوید:
12 سال بیشتر نداشتم. برای نخستین بار میخواستم با روسری به مدرسه بروم؛ هیجان زده بودم و خوشحال از انتخابم. وارد اتوبوس مدرسه شدم از همان اتوبوسهای زردی که سرویس بچه مدرسهایها بود. غوغایی در اتوبوس بر پا بود من که وارد شدم ناگهان همه ساکت شدند و به من نگاه کردند ناگهان از ته اتوبوس پسری فریاد زد: "اونو نگاه کنید یک پارچه روی سرش انداخته" و بقیه به تبعیت از او مرا هو و به سمتم آشغال پرت کردند. در اتوبوس باز بود و من هنوز فرصت فرار داشتم؛ اما لحظهای با خودم فکر کردم امروز فرار کنم فردا چه؟ بالاخره که باید مدرسه بروم. پاهایم سنگین شده بود؛ به سختی خودم را به اولین صندلی اتوبوس رساندم. ترسیده بودم. برای همین شروع به راز و نیاز با خدای خودم کردم تا کمکم کند و بتوانم حجابم را حفظ کنم. وقتی رسیدیم به مدرسه متوجه شدم روسریم خیس شده! بعدا یکی از دوستانم گفت پسرا یکی یکی به سمت من میآمدن و آب دهان روی روسرییم میانداختن! و این ماجرایی بود که هر روز از خانه تا مدرسه برای من تکرار میشد و من مجبور بودم هر روز با خودم دو روسری ببرم چون روسریم همیشه خیس از آْب دهان میشد.
اینها را خانم زهرا گنزالس می گوید؛ مسلمان شیعه آمریکایی. او حکایت مسلمان شدن خود را نیز اینگونه تعریف می کند:
وقتی چهار سالم بود؛ مادرم مسلمان شد. ما میدیدیم که عبادت ایشان با ما فرق دارد. مادرم آرام آرام ما را با ارزشهای اسلام آشنا کرد بدون اینکه اجباری در کار باشد. وقتی دوازده سال داشتم مادرم من و خواهر و برادرانم را به اسلام دعوت کرد و ما که با اسلام تا حدودی آشنا شده بودیم به اسلام روی آوردیم.
بعد از آن نخستین بار در اواخر پاییز سال 1369 همراه مادر و خواهرم به قصد گذارندن دوره در حوزه علمیه قم به ایران سفر و در همان سال نیز ازدواج کردم و همراه همسرم ساکن آمریکا شدیم، از سال 1381 تاکنون نیز در مشهد مقدس زندگی میکنم
- ۰ نظر
- ۱۴ اسفند ۹۱ ، ۰۸:۳۳