اخبار شهرستان درگز | Dargaz City News

شهرستان درگز در شمال شرق ایران و دارای طبیعتی زیبا و بکر است که تاریخی کهن و با ارزش دارد

اخبار شهرستان درگز | Dargaz City News

شهرستان درگز در شمال شرق ایران و دارای طبیعتی زیبا و بکر است که تاریخی کهن و با ارزش دارد

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین» ثبت شده است

ابیاتی از فرزدق (یکی از شعرای عصر علی بن حسین) - در مدح علی بن حسین زین العابدین…


 

هَذَا الذی تَعرِفُ البطحَاءُ وَطأَتَهُ … والبیتُ یَعْرِفُهُ والرکْنُ والحَرَمُ

هذا ابنُ خَیرِ عِبادِ اللَهِ کُلهِمُ . .. هَذَا التقِیُ النقِیُ الطَاهرُ العَلَمُ

هذا ابن فاطمةِ إن کُنتَ جاهلُهُ . .. بجَده أنبیاءُ اللهِ قد خُتِمُوا

ولَیْسَ قولُکَ: مَن هذا؟ بضائِرِهِ … ألعربُ تعرفُ مَن أنکَرتَ والعَجَمُ

کِلتَا یَدیِه غِیَاث عَم نَفْعُهُمَا . .. یَستَوکِفَانِ ولا یَعْرُوهما العَدَمُ

سَهلُ الخلیقةِ لا تُخشَى بوادِرُهُ … یَزِینُهُ اثنانِ: حسنُ الخُلْقِ والشیَمُ

ما قال لا قَط إلا فی تَشهده … لَولاَ التَشَهُدُ کانَتْ لاؤهُ نَعَمُ

عَم البریَّةَ بالإِحسانِ فانقَشَعَت … عنها الغَیَابَةُ والإِملاقُ والعَدَمُ

إذا رَأَتهُ قریش قَالَ قائلُهَا:… إلى مکارِمِ هذا یَنْتَهِی الکَرَمُ

یُغَضِی حیاء ویُغضَى مِن مَهَابَتِهِ . .. فَمَا یُکلمُ إلاَّ حینَ یَبْتَسِمُ

فی کَفهِ خَیزُرَان ریحُهُ عبق… مِنْ کَفِّ أرْوَعَ فی عِرنینه شَمَمُ

مُشتقةٌ مِن رَسُولِ اللهِ نَبعَتُهُ… طَابَت مغارِسُهُ والخیمُ والشیَمُ.

این مرد کسی است که سرزمین بطحاء صدای گامهایش را می شناسد و بلاد حرام و سرزمینهای دیگر (جز بلاد الحرام یعنی مکه ومدینه) وی را می شناسند.

این شخص فرزند بهترین بنده خداست ( پیامبر صلی الله علیه وسلم ) همانا که وی پرهیزگار و بی آلایش و پاکیزه و شناخته شده است.

این شخص فرزند فاطمه است، اگر او را نمی شناسی کسی که جدش خاتم پیامبران می باشد.


محرم
 
 
این گفته تو که ( او کیست؟ ) از شأن و مقام او کم نمی کند زیرا عرب و عجم کسی که تو او را نشناختی می شناسند.

دو دستش چون ابر باران زایی است که سود آن فراگیر است و مردم از آن انتظار بارش و بخشش دارند و هیچگاه از بین نمی روند.

نرمخوست و کسی از قسوت وتندی و خشم وی نمی هراسد زیرا مزین به دو خصلت می باشد : اخلاق نیکو و شایسته و نرمخویی.

جز در کلمه شهادت ( لا اله الا الله ) کلمه لا ( نه ) را بر زبان جاری نساخته است و اگر کلمه شهادت نمی بود کلمه ی ( نه ) او مبدل به ( بله ) می شد.

نیکی و احسان او همه جا را فراگرفته است که سبب نابود شدن و از بین رفتن تاریکی و فقر و ناچیزی گشته است.

اگر قریش او را ببیند یکی از آنها خواهد گفت: بخشش و سخاوت وی به آخرین حد و نهایت خود رسیده است.

از روی شرم وحیا چهره خویش را بر زمین می افکند در حالیکه دیگران از هیبت وی چهره شان را بر زمین می افکنند و سخنی بر زبان جاری نمی سازد مگر اینکه در حال لبخند زدن باشد.

در دستانش چوب خیزرانی است که بوی آن خوش و دل انگیز است و در میان دستان پرگوشتش قرار دارد و میان بینی او فاصله ای است که به زیبایی اش می افزاید.

این اخلاق نیک و ستوده را از رسول الله صلی الله علیه وسلم گرفته در نتیجه اصل و طبیعتش پاک و بی آلایش گشته است.
---

 

عشق یک تن و هفتادو دو سر میخواهد...

 

---

چه کنم دست خودم نیست دلم بی تاب است /// وقت آوارگی قافله ارباب است

 
 
پشت این حجره در بسته چه گفتی تو مگر
که صدای تو مفاتیح و دعا را سوزاند

بی حیا لحظه سختی که به تو آب نداد
با چنین کار دل عرض و سما را سوزاند

بس که در فکر رخ حضرت زهرا بودی
داغ آن صورت مجروح شما را سوزاند

شیشه عمر تو را هلهله ها سنگ زدند
این جوان بودن تو بود خدا را سوزاند

طشت ها تا که به هم خورد خودت می دیدی
خیزران روی لب خشک، حیا را سوزاند

بعد غارت شدن جسم غریبی دشمن
خیمه های حرم کرب و بلا را سوزاند
 

عزاداری در محرم حسین

شعر ملک الشعرای بهار اولین نماینده مجلس درگز در مجلس شورای ملی برای محرم و مردم کوفه صفت دورانش

 

ملک الشعرای بهار اولین نماینده مجلس درگز در مجلس شورای ملی و از نویسندگان و شاعران به نام ایران است.ملک الشعرای بهار این شخصیت تاریخی به دلیل پیوند تاریخی اش با شهرستان درگز و آزادی خواهی او مورد علاقه بسیاری از جوانان و مردم درگز است. اشعار و بسیاری از نویسه های وی را کنایه و مبارزه با رژیم ستم شاهی تعبیر کرده اند. رژیمی که دستش به خون و خیانت به بسیاری از خانواده های ایرانی آلوده بود. آقای بهار به عنوان یک ملی گرا معتقد به ایران و اسلام بود. این شعر آقای بهار در محرم آن سالهای سخت و ستم است که سعی می کند از جماعتی گله کند که بر حسین می گریند و حسینی رفتار نمی کنند. به قول استاد شهید دکتر شریعتی که در مورد مردم و جامعه آن زمان فرمودند: در عجبم از ملتی که خود زیر یوق ظلم و ستم است و بر حسینی می گرید که آزادانه زیست...

 

 

در محرّم ، اهل ری خود را دگرگون می کنند .
از زمین آه و فغان را زیب گردون می کنند

گاه عریان گشته با زنجیر میکوبند پشت..
گه کفن پوشیده ،‌ فرق خویش پرخون می کنند


گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا
جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند

وز دروغ کهنه ی یا لیتنا کنّا معک
شاه دین را کوک و زینب را جگرخون می کنند

خادم شمر کنونی گشته، وانگه ناله ها..
با دو صد لعنت ز دست شمر ملعون می کنند

بر یزید زنده میگویند هر دم، صد مجیز ..
پس شماتت بر یزید مرده ی دون می کنند

پیش ایشان صد عبیدالله سر پا، وین گروه
ناله از دست عبیدالله مدفون می کنند

حق گواه است، ار محمد زنده گردد ورعلی.
هر دو را تسلیم نوّاب همایون می کنند

آید از دروازه ی شمران اگر روزی حسین، .
شامش از دروازه ی دولاب بیرون می کنند

حضرت عباس اگر آید پی یک جرعه آب، .
مشک او را در دم دروازه وارون می کنند

گر علی اصغر بیاید بر در دکانشان .
در دو پول آن طفل را یک پول مغبون می کنند

ور علی اکبر بخواهد یاری از این کوفیان، ..
روز پنهان گشته، شب بر وی شبیخون می کنند

لیک اگر زین ناکسان خانم بخواهد ابن سعد
خانم ار پیدا نشد، دعوت ز خاتون میکنند

گر یزید مقتدر پا بر سر ایشان نهد،
خاک پایش را به آب دیده معجون می کنند

سندی شاهک بر زهادشان پیغمبر است..
هی نشسته لعن بر هارون و مامون میکنند

خود اسیرانند در بند جفای ظالمان،
بر اسیران عرب این نوحه ها چون می کنند؟

تا خرند این قوم، رندان خرسواری می کنند
وین خران در زیر ایشان آه و زاری می کنند


- ملک الشعارای بهار

ابیاتی از فرزدق (یکی از شعرای عصر علی بن حسین) - در مدح علی بن حسین زین العابدین…


 

هَذَا الذی تَعرِفُ البطحَاءُ وَطأَتَهُ … والبیتُ یَعْرِفُهُ والرکْنُ والحَرَمُ

هذا ابنُ خَیرِ عِبادِ اللَهِ کُلهِمُ . .. هَذَا التقِیُ النقِیُ الطَاهرُ العَلَمُ

هذا ابن فاطمةِ إن کُنتَ جاهلُهُ . .. بجَده أنبیاءُ اللهِ قد خُتِمُوا

ولَیْسَ قولُکَ: مَن هذا؟ بضائِرِهِ … ألعربُ تعرفُ مَن أنکَرتَ والعَجَمُ

کِلتَا یَدیِه غِیَاث عَم نَفْعُهُمَا . .. یَستَوکِفَانِ ولا یَعْرُوهما العَدَمُ

سَهلُ الخلیقةِ لا تُخشَى بوادِرُهُ … یَزِینُهُ اثنانِ: حسنُ الخُلْقِ والشیَمُ

ما قال لا قَط إلا فی تَشهده … لَولاَ التَشَهُدُ کانَتْ لاؤهُ نَعَمُ

عَم البریَّةَ بالإِحسانِ فانقَشَعَت … عنها الغَیَابَةُ والإِملاقُ والعَدَمُ

إذا رَأَتهُ قریش قَالَ قائلُهَا:… إلى مکارِمِ هذا یَنْتَهِی الکَرَمُ

یُغَضِی حیاء ویُغضَى مِن مَهَابَتِهِ . .. فَمَا یُکلمُ إلاَّ حینَ یَبْتَسِمُ

فی کَفهِ خَیزُرَان ریحُهُ عبق… مِنْ کَفِّ أرْوَعَ فی عِرنینه شَمَمُ

مُشتقةٌ مِن رَسُولِ اللهِ نَبعَتُهُ… طَابَت مغارِسُهُ والخیمُ والشیَمُ.

این مرد کسی است که سرزمین بطحاء صدای گامهایش را می شناسد و بلاد حرام و سرزمینهای دیگر (جز بلاد الحرام یعنی مکه ومدینه) وی را می شناسند.

این شخص فرزند بهترین بنده خداست ( پیامبر صلی الله علیه وسلم ) همانا که وی پرهیزگار و بی آلایش و پاکیزه و شناخته شده است.

این شخص فرزند فاطمه است، اگر او را نمی شناسی کسی که جدش خاتم پیامبران می باشد.


محرم
 
 
این گفته تو که ( او کیست؟ ) از شأن و مقام او کم نمی کند زیرا عرب و عجم کسی که تو او را نشناختی می شناسند.

دو دستش چون ابر باران زایی است که سود آن فراگیر است و مردم از آن انتظار بارش و بخشش دارند و هیچگاه از بین نمی روند.

نرمخوست و کسی از قسوت وتندی و خشم وی نمی هراسد زیرا مزین به دو خصلت می باشد : اخلاق نیکو و شایسته و نرمخویی.

جز در کلمه شهادت ( لا اله الا الله ) کلمه لا ( نه ) را بر زبان جاری نساخته است و اگر کلمه شهادت نمی بود کلمه ی ( نه ) او مبدل به ( بله ) می شد.

نیکی و احسان او همه جا را فراگرفته است که سبب نابود شدن و از بین رفتن تاریکی و فقر و ناچیزی گشته است.

اگر قریش او را ببیند یکی از آنها خواهد گفت: بخشش و سخاوت وی به آخرین حد و نهایت خود رسیده است.

از روی شرم وحیا چهره خویش را بر زمین می افکند در حالیکه دیگران از هیبت وی چهره شان را بر زمین می افکنند و سخنی بر زبان جاری نمی سازد مگر اینکه در حال لبخند زدن باشد.

در دستانش چوب خیزرانی است که بوی آن خوش و دل انگیز است و در میان دستان پرگوشتش قرار دارد و میان بینی او فاصله ای است که به زیبایی اش می افزاید.

این اخلاق نیک و ستوده را از رسول الله صلی الله علیه وسلم گرفته در نتیجه اصل و طبیعتش پاک و بی آلایش گشته است.

اوج خرافات و توهم و حماقت به نام اسلام و عشق به اهل بیت

چرندیات در کتب (رضاع کبیر)... یکی از علمای شیعه ادعا میکند پیامبر در بدو تولد از سینه عمویش ابوطالب شیر خورده... پس با این اوصاف علی برادر شیری پیامبر بوده و علی با دختر برادر خود ازدواج کرده... ببینید چه تهمت هایی به پیامبر واهل بیتش زده اند در طول تاریخ. ادعای حب اهل بیتم دارند!!!! حالا فکر کنید اینها بیان بشند مسئولین ما... باید همواره در مقابل تندروی ها و بیش از اندازه ادا درآوردن ها ایستاد. چرا که افراط در هر چیزی نتیجه اش انحراف و خسارت جبران ناپذیر به اصل و ریشه و منبع اون چیزه. من متاسفم که این چیزا رو توی اینترنت می بینم