اخبار شهرستان درگز | Dargaz City News

شهرستان درگز در شمال شرق ایران و دارای طبیعتی زیبا و بکر است که تاریخی کهن و با ارزش دارد

اخبار شهرستان درگز | Dargaz City News

شهرستان درگز در شمال شرق ایران و دارای طبیعتی زیبا و بکر است که تاریخی کهن و با ارزش دارد

۱۱ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

به گزارش روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی، محمد مددی با اعلام این خبر گفت: بر اساس برنامه ریزی های صورت گرفته یکی از خانه های تاریخی این شهرستان در حال مرمت و ساماندهی و تبدیل به مهمانپذیر جهت استفاده گردشگران و مسافرانی است که به شهرستان درگز سفر می کنند.

وی افزود: این ساختمان که مربوط به دوره پهلوی است، قدمتی 85 ساله دارد و با مدیریت بخش خصوصی و نظارت اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان در حال آماده سازی این مکان برای ثبت ملی هستیم.

 وی افزود: این خانه جزء بافت قدیمی شهر درگز محسوب می شود و مراحل ثبت ملی را سپری می کند و با ثبت ملی، این مکان تبدیل به پایگاه میراث فرهنگی خواهد شد.

رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان درگز خاطرنشان کرد: در حال حاضر این شهرستان دارای دو هتل و چهار مهمانپذیر است و سال گذشته بیش از 120 هزار مسافر و گردشگر از جاذبه های فرهنگی و تاریخی و اماکن گردشگری این شهرستان بازدید کردند.

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: دولت حجت الاسلام والمسلمین روحانی، دولت موفقیت است، دولت کارشناسی است و فرصت تاریخی برای ملت ایران است که در خرداد 92 به وی رای دادند.

به گزارش افق تازه ، علی ربیعی  در همایش بیمه ها، نظام سلامت و رفاه اجتماعی که در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد، افزود: دولت روحانی دولت ژنرال هایی است که در کنار هم گفت و گو اما به شکل یکتا عمل می کنند.

وی ادامه داد: بهانه هایی که از دو اظهار نظر در دولت مطرح می شود، موضوع خاصی نیست و این مزیت دولت روحانی محسوب می شود.

وی با اشاره به درآمد 750 میلیارد دلاری دولت های نهم و دهم، گفت: اگر آن روز چالشی صورت نگرفت موجب شده که امروز همه دست اندرکاران دولت تدبیر و امید برای رفع مشکلات این گونه دست به دست هم دهند.

وی با اشاره به اینکه همواره مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران بر توزیع عدالت اجتماعی تاکید داشتند اما چرا امروز در تله فقر افتاده ایم، افزود: فقر سلامت، خوراک، مسکن، سواد و معیشت از جمله پنج فقری هستند که بخشی از مردم با آن مواجه می باشند.

وی ادامه داد: فقر تهدید از عدم امنیت از آینده یکی از اشکال دیگر فقر است که امروز آن را دنبال می کنیم.

ربیعی با اشاره به اینکه بخشی از جمعیت کشور با مواد مخدر درگیر هستند، گفت: امروز با پدیده ناامنی روانی در این حوزه مواجهیم بطوری که حتی تعدادی از شاغلان با موضوع اعتیاد درگیر هستند.

وی با اشاره به موضوع پوشش تحصیلی گفت: در دولت یازدهم از 175 هزار کودک بازمانده از تحصیل توانستیم با تدابیر به کار برده شده صد هزار نفر را راهی مدرسه کنیم و دولت در تلاش است که این پوشش را برای همه کودکان بازمانده از تحصیل انجام دهد.

وی یادآور شد: همچنین امروز فقر مسکن اجتماعی را دنبال می کنیم و سازمان تامین اجتماعی درصدد است که موضوع مسکن برای کارگران و بازنشستگان بی خانه را پیگیری کند.

وی تاکید کرد: تا پایان سال 95 هیچ خانواده ای دارای دو فرزند معلول بی خانه نخواهد بود.

وی از تلاش دولت یازدهم برای حذف خانواده های پردرآمد از یارانه، گفت: این موضوع به کندی اما به شکل مداوم در حال انجام است.

ربیعی اظهار داشت: طرح تغذیه مادران باردار در حال اجراست و در صورتی که با کمبود بودجه مواجه نباشیم موضوع تغذیه کودکان در روستا را هم پیگیری می کنیم.

وی با بیان آنکه نظام چند لایه تامین اجتماعی پیش روی ما است که ذخایر قانونی محسوب می شود، تاکید کرد: اگر مجموعه برنامه ریزی ما اگر ذیل نظریه های رفاه، ساماندهی شوند می توانیم به شکل اثربخش تاثیربگذاریم. 

ربیعی گفت: نسبت به مجموعه کشور، وزارت رفاه بودجه کمی ندارد و باید ذیل گفتمان رفاهی، بیرون کشیدن مردم از دامان فقر، پیشگیری از افتادن مردم ورطه فقر و توانمندسازی را پیگیری می کنیم. 

به گفته وی توانمندسازی آخرین سیاست رفاهی است که باید از سوی مسوولان پیگیری شود. 

وی تاکید کرد: یکی از اتفاقات خوب در کنار هم قرار گرفتن حوزه کار و تامین اجتماعی در کنار یکدیگر است که کمک می کند که برای ایجاد رفاه به سمت ایجاد اشتغال برویم. 

وی با اشاره به مفهوم توسعه گفت: توسعه ساختمان های آسمانخراش نیست بلکه توسعه، شادی و رهایی از فقر است و مفهوم توسعه با نظریه رفاه قابل تحقق است. 

وی با اشاره به هزینه اشتغال در صنایع بالادستی، گفت: هزینه ایجاد شغل در صنعت پتروشیمی 12 میلیارد تومان برای هر شغل است، بنابراین باید نگاه خود را در توسعه تغییر دهیم. 

وی افزود: استراتژی استفاده از فرصت های برابر همگانی می تواند انسداد اجتماعی را از بین ببرد باید از نظر ذهنی جامعه را به حدی برسانیم که آحاد جامعه فکر کنند می توانند به مناصب بالا دسترسی یابند و لازمه این موضوع ایجاد فرصت های اجتماعی برابر است. 

وزیر کار یادآور شد: یکی از موضوعاتی که در دولت یازدهم هدفگذاری کردیم مبارزه با فقر سلامت بود. بررسی ها نشان داد که 10میلیون بیمه شده در دولت یازدهم 90 درصد آنان حقوق زیر یک میلیون تومان داشتند. 

به گفته ربیعی بحث بیمه ها در نظام سلامت در ذیل نظریه های رفاه قابل بحث است و بیمه ها به عنوان نمایندگان مردم وظیفه دارند که روند را ادامه دهند. 

ربیعی بیان داشت: 80 درصد از منابع بخش درمان از طریق بیمه ای حاصل می شود. 

بنظر میرسد این شعار خوشایند ترین و دلنشین ترین می باشد که این روزها در بین شهروندان ایرانی و بخصوص مردم شریف شهرمان شنونده خواهد داشت و صد البته رای مردم درگز همگام با سایر هموطنانشان به شعار تدبیر و امید دولت جناب آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به روشنی این تمایل را نشان می دهد.

گذشت نزدیک به ۴ دهه از عمر مبارک نظام مقدس جمهوری اسلامی و عبور از بحران های گونا گون مردم ما را صاحب تجارب ارزشمندی کرده که اینک چراغ راهشان است!
فعالان عرصه سیاست در این راه بیشتر از دیگر شهروندان از افت و خیزهای مسیر متأثر بوده اند و اینک وضعیت موجود را نتیجه رفتار سیاسی و اجتماعی خود دانسته و به فکر تدبیر اوضاع افتاده اند.
سیاست ورزانی که تا دیروز تنها به عرصه سیاست و اجتماع از موضع حزب ،گروه یا جناح سیاسی خود می اندیشیدند اکنون بنا به جبر زمان نتایج عملکرد خود را در قالب نسل بعدی خود در حساب خویش می بینند و احیانا به ارزیابی روش ها و منش های سیاسی و اجرایی خویش می پردازند و بدون قاضی و محکمه به محاکمه خویش پرداخته و به قضاوت نشسته اند!



گذر عمر و تجربه های ذی قیمتی که اندوخته اند به آنها دیکته میکند که راه حل های میانه و از سر تدبیر بهترین راه حل ها هستند و چاره ای جز دوری از فضاهای تنش زا و موجد شکاف و دوگانگی در بدنه اجرائی کشور ندارند.

بجز اعتدال و میانه روی که بنظر می‌رسد مؤلفه گریزناپذیر پیش روی سیاست ورزان است تحلیل اوضاع سیاسی، اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی نشان از نابسامانی های بی شماری دارد ،وضع کنونی بیش از هر چیز حاصل تسلط افراد کمتر کارآمد یا نا کارآمد بر میزهای مصدر تصمیم گیری هاست!در تنازع های سیاسی شایستگان اولین قربانیان بودند و تصاحب مصادر و مناصب توسط افراد کمتر شایسته و یا نالایق عاقبتی جز عقب ماندگی نداشته است!
آنچه اکنون همه دلسوزان نظام را میتواند گرد هم آورد،تکیه بر عنصر شایستگی و کارآمدی است و این راهبرداز سوی مردم نیز با استقبال مواجه خواهد شد.
هر دو راهبرد اعتدال و کار آمدی با وجود این که یک نیاز اساسی در سطح ملی ارزیابی می شوند در شهر ما بدلیل محدودیت منابع و تأثیرپذیری بسیار زیاد از سیاست و راهبردهای مبتنی بر آن به یک ضرورت مبدل شده که در صورت عدم اعتنا می تواند بسیار مخرب تر باشد!


بعنوان یکی از فرزندان این آب و خاک تمامی فعالین عرصه سیاست و اجرای شهرمان را به رعایت اعتدال و تاکید بر کارآمدی در تمامی عرصه ها بخصوص در عرصه عمل سیاسی و اجرایی دعوت میکنم که این تنها راه اعتلای شهرمان است

علیرضا صولتی

انتخابات پیش رو دهمین انتخاباتی است که بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی و به یمن مردمسالاری دینی و استقرار نظام مبتنی بر جمهوریت متصف به صفت اسلامی در شرف برگزاری است.

تجربه گذشته و تحلیل فرآیند انتخابات در شهرمان چراغی فروزان و نقشه راهی ارزشمند در اختیارمان قرار می دهد تا با نصب العین قرار دادن آن انتخابی در خور شایستگی و فرهیختگی و بلوغ فرهنگی و اجتماعی مردم شهرمان رقم بخورد.
بعنوان یک فعال مایشاع که تمام این انتخابات را چه در نقش یک هوادار ساده و چه در نقش یک کاندیدا تجربه کرده ام نکاتی کوتاه بعنوان برگ سبزی تحفه درویش تقدیم میکنم انشاءالله که به بهبود فرآیند تصمیم گیری در انتخابات و در نهایت انتخاب نماینده ای شایسته کمک نماید.
ابتدا فرصت ها:
_بالا بودن میانگین شایستگی شهروندان و برخورداری از سواد و دانشی مثال زدنی که در استان و حتی در کشور زبانزد بوده و تقریبا همه بزرگان به این امر اذعان دارند و آمار و اطلاعات نیز گواه این فرهیختگی است.

_محدود و کوچک بودن سازمان رای و تعداد کم واجدین شرایط رای نسبت به سایر حوزه های انتخابیه استان که این امر سازماندهی و تاثیر گذاری بر بدنه اجتماع و رای دهندگان را بسیار تسهیل می کند.

_پراکندگی جغرافیای بسیار متناسب و سهل الوصول بودن ارتباط با مردم و بدنه اجتماعی.
_وجود افراد و گروه های مرجع و امکان سازماندهی این گروه ها و افراد و متشکل و انگیزه مند کردن این افراد در صورت لزوم.

_آمیخته گی قومیت های مختلف کرد و ترک و سیستانی و یزدی و.....و ارتباط بسیار خوب و مسالمت آمیز این اقوام و بهره مندی از تمام خصلت های نیک این اقوام و تشکیل فرهنگ زیبایی به نام فرهنگ درگزی که شهره عام و خاص شده و تمام ارزش های انسانی و اسلامی را یکجا در خود دارد.

_ظرفیت ها و پتانسیل های بسیار بالای مدیریتی و سیاسی و اجتماعی در بین نخبگان شهر .

_و البته هزاران فرصت دیگر که ذکر تک تک آنها در این مجال نمی گنجد. 

واما تهدید ها:

_شکاف عمیق فی مابین نخبگان سیاسی در قالب چپ و راست،اصلاح طلب و اصولگرا،یا خط ۱ و......به نحوی که از قالب رقابت سالم خارج و به نوعی مبارزه و جنگ جناحی تبدیل شده و حذف بسیاری از شایستگان در زمان تسلط یکی از دو جناح به پدیده ای معمول و قابل انتظار تبدیل کرده است!!و هر جناح حذف رقیب را امری مشروع و گاه حق طبیعی خود می دانند!البته از دیدگاه من به عنوان یک تحلیل گر سیاسی که به جناح اصلاح طلب منسوب هستم این حذف بیشتر در گروه مقابل اتفاق افتاده است که بسیار طبیعی و بدلیل تسلط آنها بر سایر نهادهای قدرت خارج از دولت و مجلس بوده است نه لزوما ناشی از دمکرات عمل کردن ما اصلاح طلبان.

_عدم کادرسازی توسط گذشتگان در هر دو جناح بخصوص توسط نمایندگان ادوار گذشته موجب شده هم در عرصه مدیریت شهرستان و هم در سطح ملی سرانه مدیران درگزی به نسبت میانگین سایر شهرستان های استان قابل ذکر نباشد.

_برنامه ریزی حساب شده افراد غیر بومی برای بهره گیری از فرصت های پیش گفته با استفاده از خلا کادر سازی مبتلابه ،ناشی از عملکرد گذشتگان و عدم اشتغال در پست های مدیریتی شهر و سپس ادعای ارجحیت نسبت به فرزندان درگز با این توجیه که آنها سابقه مدیریتی نداشته اند(بسیار جالب است بدانیم که در دور گذشته فرزندان درگز به جرم نداشتن سابقه مدیریتی که توسط غیر بومیان به جفا از آنها دریغ شده بود توسط خود ما طرد شدند و غریبه ای به یمن تصاحب حق فرزندان درگز و قرار گرفتن در سمت شهرداری درگز که حق مهندسین شایسته درگزی بود، به نمایندگی برگزیده شد) .

_انتخاب نمایندگان با چاشنی احساسات و عواطف زلال و پاک درگزی،این تهدید بسیار جدی است و موجب شده افرادی به مجلس راه پیدا کنند که علیرغم برخورداری از ارزش های اخلاقی و انسانی ،توان لازم برای احقاق حقوق شهروندان درگز را به کمال نداشته باشند و این مهم، هم در عدم کسب جایگاه های بعدی نمایندگان شهرمان در انتصاب به مدیریت های کلان کشوری مشهود است و هم در عدم توفیق آنها در توسعه متوازن شهرستان.
انتخاب هایی با چاشنی های متنوع احساسی و بی بهره یا کم بهره از منطق ریاضی و حساب و کتاب های مبتنی بر خرد جمعی!گاهی بخاطر پاکی و نمازخوان بودن کسی را راهی مجلس کرده ایم!!گاهی از روی ترحم!!!گاهی فریب شعار های زیبا را خورده ایم!!!!گاهی تفکیک کرد و ترک و یزدی و نوخندانی و چاپشلویی نقشش پر رنگ شده و....خلاصه حریفان خوب دست مردم ما را خوانده اند و متناسب با شرایط متاع خود عرضه کرده اند و باز هم خواهند کرد!

_خاصه خرجی ها و پول های کثیف که پدیده ای تقریبا نوظهور است و از دوره گذشته بسیار بی پرواتر و عریان در عرصه انتخابات درگز پدیدار شده و این تهدید با توجه به بافت اجتماعی مردم شهرستان و فقر شدید اقتصادی طمع برخی صاحبان این پول های بادآورده را بر انگیخته و به صحنه کشانده است!!آنها امیدوارند با گستراندن سفره های رنگین و پرداخت های ناچیز اما گسترده،توزیع سبد های کم ارزش کالا ،پرداخت های خاص به اماکن و مساجد و افراد ،تحت عنوان امر خیر و.... اقشار آسیب پذیر و برخی افراد موثر در اماکن مذهبی و متولیان امور خیریه را تحت تاثیر قرار دهند.


صاحبان اندیشه و نخبگان شهر این موضوع را بعنوان یک چالش عمده بر سر راه افراد لایق اما کمتر برخوردار از تمکن مالی ارزیابی میکنند
_تشویق افراد متعدد با چاشنی های مختلف سیاسی و قومی و قبیله ای و امید به تفرقه مردم و تقسیم رای و صید ماهی مقصود آخرین ورژن تهدید انتخابات شهرمان است!اگر نخبگان متحد و یک کاسه نشوند باخت مردم دور از انتظار نیست!!به نظرم انتظار ایفای نقش توسط نخبگان، انتظار طبیعی مردم است!بخصوص فرهنگیان شهر که چرخ دنده های سیاست بیشتر از هر قشری آنها را متأثر میکند!!!! 
در پایان بعنوان فرزند کوچک درگز اعلام میکنم برای اعتلای شهرم با هر تصمیمی که نخبگان صالح شهر اتخاذ کنند همراه خواهم بود و مطیع خردجمعی خردورزان و نخبگان عزیز

علیرضا صولتی

مصاحبه حسین مقصودی با دکتر پروانه پور شریعتی - استاد دانشگاه نیویورک درباره آثار تاریخی بندیان شهرستان درگز

۷ آبان ۱۳۷۵، آن هنگام که میرحسین موسوی با بیانیه‌ای از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری هفتم امتناع کرد، دیگر هیچ کس انتظار انتخاباتی پرشور را در ذهن نمی‌پروراند؛ اما روز ۲۳ دی که مجمع روحانیون مبارز نام سید محمد خاتمی وزیر ارشاد سابق دولت هاشمی را به عنوان کاندیدای خود اعلام کرد و در ۱۳ بهمن این حضور با اعلام رسمی قطعیت پیدا کرد، بسیاری از مردم و به خصوص طرفداران خاتمی بر این باور بودند که خاتمی شاید برنده این انتخابات نباشد اما حضورش در عرصه انتخابات تنور آن را داغ خواهد کرد و شور و هیجان به آن خواهد بخشید. در این حین، بسیاری از صاحب‌نظران جناح‌های مختلف به بررسی این حضور و اظهار نظر در این زمینه پرداختند؛ فصل مشترک تمام این اظهار نظر‌ها آن بود که حضور خاتمی موجب افزایش حضور مردم بر سر صندوق‌های رأی می‌شود چنانچه زهرا رهنورد در سخنرانی خود در دانشکده فنی دانشگاه تهران (۷۵/۱۱/۱۷) نیز بر این امر تأکید کرد و گفت: «دکتر خاتمی پس از چندین سال اعتکاف تفکرآمیز سیاسیِ بخشی از بهترین یاران امام، از سوی آن‌ها به عنوان کاندیدا معرفی شده است و این تنوع خوبی برای انتخابات ریاست جمهوری است» و محمدرضا باهنر، عضو هیات رییسه مجلس، نیز درباره اعلام رسمی حضور خاتمی در جمع خبرنگاران بیان می‌کند: «با ورود دکتر خاتمی، انتخابات ریاست جمهوری جدی‌تر و موجب حضور بیشتر مردم در پای صندوق‌های رأی می‌شود.»

تنوری که همچنان سرد بود

 نیمه اول اسفند، حمایت گروه‌ها و احزاب از کاندیداهای خود تا حدودی مشخص شده بود و اکثر گروه‌های راست‌گرا حمایت خود را از علی‌اکبر ناطق نوری اعلام کرده بودند و برخی اجماع خود را بر روی دومین کاندیدای این جناح یعنی محمد محمدی نیک (ری شهری) قرار داده بودند؛ در این سوی صحنه و در میان گروه‌های چپ‌گرا، تنها مجمع روحانیون مبارز و برخی تشکل‌های دانشجویی به صورت رسمی به حمایت از سیدمحمد خاتمی پرداخته بودند و این مساله به وضوح نشان‌دهنده پایگاه محکم علی‌اکبر ناطق نوری در میان گروه‌ها و احزاب در آن برهه زمانی بود. گروه‌هایی که انتظار حمایت آن‌ها از سیدمحمد خاتمی قوی‌تر بود، همچنان در حال رایزنی با گزینه‌های دیگر موجود در طیف خود بودند. با حضور کاندیدا‌ها با افکار و عقاید گوناگون و فضای ایجاد شده در اسفند سال ۱۳۷۵، موجی به وجود آمد که بار دیگر تمام مردم ایران از گروه‌ها و طیف‌های سیاسی مختلف، قدم به عرصه انتخاب سرنوشت خود گذاشتند؛ حتی نهضت آزادی که سال‌های متمادی در وقایع سیاسی نقش چندانی ایفا نمی‌کرد به یکباره در جست‌و‌جوی فرد مناسبی برای کاندیداتوری به تکاپو افتاده بود. چنانچه مرحوم یدالله سحابی پیر و بزرگ نهضت آزادی در نامه‌ای خطاب به سه تن از چهره‌های ملی- مذهبی (عزت‌الله سحابی، ابراهیم یزدی و علی‌‌اکبر معین‌فر) بیان کرد: «بی‌تفاوتی و مقاومت منفی، اعراض از حقوق اساسی ملت است.»

علاوه بر تردید و دودلی گروه‌های چپ‌گرا در حمایت از خاتمی، این حمایت در میان مردم، تصوری همراه با ترس از عواقب در صورت عدم پیروزی نیز به وجود آورده بود. اما این تردید‌ها با سخنرانی مقام معظم رهبری در روز هفتم اسفند که به شفاف‌سازی فضای انتخاباتی پرداخت و اعلام کرد: «کسی که اکثریت آرای مردمی را به دست آورد، رهبری مشروعیت آن را تنفیذ می‌کند» و تأکید بر بی‌طرفی اجرایی در انتخابات که دو روز پس از آن در نهم اسفند از سوی سران سه قوه، به طور همزمان، اعلام شد، کمی از میان رفت. در روزهای میانی اسفند اعلام کاندیداتوری سیدرضا زوارهای با حمایت برخی از اعضای حزب مؤتلفه نیز موجب شد به مرور زمان اجماع اکثریت جناح راست بر گزینه علی اکبر ناطق نوری از میان برود.

سرمای زمستان و گرمی تنور انتخابات

نیمه دوم اسفند فرا رسید و با افزایش کاندیدا‌ها، جناح راست تمرکز بر گزینه‌هایش را از دست می‌داد و از آن سو بر حامیان خاتمی افزوده می‌شد، در همین ایام برخی اعضای حزب کارگزاران سازندگی نیز به جمع حامیان خاتمی پیوستند و این ائتلاف از سوی جناح رقیب غیرممکن و سوال برانگیز محسوب می‌شد؛ گرچه این سوال در ۲۷ اسفند ماه از سوی عطاءالله مهاجرانی و بسیاری از یاران خاتمی پاسخ داده شد، اما همچنان جناح مقابل بر آن به دید تعجب و نقادانه می‌نگریست و این حادثه را حتی در صورت پیروزی خاتمی نیز شکستی برای هر دو طیف تصور می‌کرد، چنانچه اسدالله بادامچیان، عضو ارشد حزب موتلفه در مصاحبه‌اش با روزنامه اخبار (۷۶/۱/۱۹) گفته بود: «در صورت پیروزی آقای خاتمی در انتخابات یکی از مشکلاتی که من فکر می‌کنم میان این دوستان پدید خواهد آمد، همین است که در مجموعه حامیان آقای خاتمی اختلاف پیدا می‌شود. آن‌ها در مورد کاندیدا اشتراک نظر دارند ولی پس از پیروزی هر کدام به منافع خود می‌اندیشد.» اما اواخر اسفند همچنان به کام سید محمد خاتمی پیش می‌رفت، دو روز مانده به تحویل سال بیانیه‌ای در حمایت از خاتمی از سوی ۲۲ سینماگر منتشر ‌شد و از آن پس زمزمه حمایت بسیاری از هنرمندان به گوش رسید و روز به روز بر تعداد آن افزوده می‌شد و این عمل سینماگران موجب گردید، بسیاری از هنرمندان که از یک سو، علاقمند به تبلیغ خاتمی بودند و از سوی دیگر ترس از سیاست پدر و مادرنا‌شناس داشتند، به صف حامیان بپیوندند.

تخریب، شیوه دیگر تبلیغات

با ورود به سال ۱۳۷۶، فضای انتخاباتی روی دیگر خود را هم نشان داد، چه بی‌مهری‌هایی که در تبلیغات انتخاباتی صورت نمی‌گرفت. با وجود اینکه روزنامه‌هایی که از بودجه دولتی تأمین می‌شدند حق تبلیغ و حمایت از کاندیدای خاصی را نداشتند اما به وضوح شاهد آن بودیم که روزنامه کیهان و قدس از علی‌اکبر ناطق نوری حمایت می‌کردند. شروع سال جدید با شایعه انصراف خاتمی همراه بود و روزنامه‌های مخالف خاتمی برای پررنگ‌تر نشان دادن این شایعه به درج مطالبی در زمینه پرونده کاری او پرداختند، از جمله در ویژه‌نامه اردیبهشت ماه رسالت، سید مرتضی نبوی یادداشتی با نام «دو استعفا و یک قهر» نوشت و در این مطلب امکان انصراف در روزهای پایانی انتخابات و یا نیمه کاره‌‌‌ رها کردن مسوولیت از سوی خاتمی را مورد چالش قرار داده و هر دوی این واکنش‌ها را از سوی خاتمی بسیار ممکن بیان کرده بود. اما بحث انصراف خاتمی زمانی جدی‌تر شد که مقام معظم رهبری در سخنرانی خود از مردم خواست: «درباره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به حجت شرعی برسید و اگر خود به چنین حجتی دست نیافتید از علما و روحانیون نظر بخواهید.» این سخنان موجب ملاقات محرمانه‌ای میان مقام معظم رهبری و آقایان ری‌شهری و خاتمی شد و خاتمی درخواست کرد «در صورتی که مقام معظم رهبری نظرشان بر حمایت از کاندیدای خاصی است اجازه انصراف بدهد» که مقام معظم رهبری عدم حمایت خود از شخص خاصی در میان نامزدهای انتخابات را بیان می‌کند.

با این وجود حملات به آقای خاتمی همچنان ادامه داشت و او برای رفع ابهامات از حداقل امکانات رسانه ملی به بهترین نحو استفاده برد. در برنامه تلویزیونی که با حضور هر چهار کاندیدای تأیید صلاحیت شده انتخابات (علی‌اکبر ناطق نوری، محمد محمدی ری‌شهری، سیدرضا زواره‌ای و سید محمد خاتمی) صورت گرفت نه تنها بسیاری از ابهامات را برطرف ساخت بلکه با پاسخگویی منطقی خود گوی سبقت را از دیگر کاندیدا‌ها ربود. از جمله پاسخ‌های او درباره امکان استعفایش بود که «برای جلوگیری از این حادثه، مشکلات را با مردم در میان می‌گذارم» و آنجا تفاوت او با کاندیداهای دیگر بیشتر به چشم می‌آید که در پاسخ به امکان رابطه ایران و آمریکا برخلاف دیگر کاندیدا‌ها که آن را غیرممکن می‌دانستند و به هر نحو مبارزه با آمریکا را رأس فعالیت بین‌المللی خود مطرح می‌کردند، او در این زمینه برقراری رابطه با آمریکا را منوط به سه شرط «عزت، مصلحت و حکمت» بیان می‌کند که همین امر، هم نوعی افسوس در نحوه پاسخگویی به این سوال را در چهره دیگر کاندیدا‌ها به وجود می‌آورد و هم قشر دیگری از روشنفکران جامعه را به حمایت از او جلب می‌کند. در این برهه اکثر گروه‌های چپ‌گرا به حمایت از خاتمی می‌پردازند و حزب کارگزاران با بیانیه‌ای در تاریخ ۷۶/۱/۲۴ حمایت رسمی خود را از خاتمی اعلام می‌کند.

تلخ و شیرین

تبلیغات انتخابات با سفرهای استانی کاندیدا‌ها همراه بود که به طبع حوادث تلخ و شیرینی برای هر یک از آن‌ها به وجود آورده است؛ این حوادث برای سید محمد خاتمی که پشتوانه دولتی چندانی نداشت مطمئناً با فراز و نشیب‌های بیشتری همراه بود؛ سفرهایی که در آن‌ها از یک سو مورد محبت مردم قرار می‌گرفت و از سوی دیگر مورد بی‌مهری مسوولان دولتی. چنانچه در سفر انتخاباتی‌اش به بوشهر از حضور او و همراهانش در مهمانسرای استانداری ممانعت می‌شود و در سیستان و بلوچستان برای جلوگیری از تبلیغ حضور خاتمی در جشنواره فیلم فجر، پخش این فیلم‌ها را به زمان دیگری موکول می‌کنند و در این استان تنها مشاور فرهنگی استاندار و مدیرکل تربیت بدنی برای استقبالش حضور پیدا می‌کنند و دیگر مسوولان حتی از حضور در شهر هم امتناع می‌کنند. خاتمی در سفرش به استان خراسان با طیف جدیدی از تخریب‌ها روبه رو می‌شود؛ در نماز جمعه روز ۲۹ فروردین در شهر مشهد، اطلاعیه‌هایی پخش می‌شود که همایش بزرگ حزب‌الله با حضور الله‌کرم و منصور ارضی را دو ساعت پیش از سخنرانی خاتمی در دانشگاه مشهد نشان می‌دهد.

 روز ۳۰ فروردین پس از سخنرانی خاتمی، در میان جمعیت ۴۰ هزار نفری حاضر در دانشگاه و خیابان‌های اطراف گروهی بالغ بر ۷۰ نفر وارد صحن دانشگاه شده و به درگیری و شعارهای مخرب می‌پردازند، اما به دلیل جمعیت فراوان مردم، این گروه نمی‌توانند کاری انجام دهند. همزمان با این رویداد در تهران نیز مهدوی‌کنی در اظهاراتی پیروزی خاتمی را تکرار مشروطیت بیان کرده و ترس خود را از این تکرار ابراز می‌نماید که در پاسخ آن مهدی کروبی در روز دوم اردیبهشت مصاحبه‌ای با روزنامه همشهری انجام می‌دهد و این ترس را بی‌جهت و اشتباه می‌خواند و خاتمی را مخالف لیبرالیسم از ابتدای انقلاب معرفی می‌کند.

از سویی در مشهد این درگیری‌ها و تخریب همچنان ادامه داشت که اوج آن در مسجد حوض لقمان مشهد در روز ۳۱ فروردین صورت می‌گیرد. انصار حزب‌الله مسجد را پر می‌کنند و هنگام سخنرانی خاتمی به سر و صدا و شعار و توهین می‌پردازند که با درخواست سکوت از سوی جمعیت روبه‌رو می‌شوند و همین امر موجب درگیری فیزیکی و آغاز مرحله جدید تخریب‌ها می‌شود. از این پس این‌گونه حوادث به کرات در سخنرانی‌های خاتمی به چشم می‌خورد.

خاطرات…

تخریب چهره خاتمی و تبلیغات سو صورت گرفته، حوادثی را در پی داشت که گاه به خاطرات به یادماندنی تبدیل شده است، یکی از این قضایا حضور پدر شهیدی در مراسم تبلیغاتی مسجد حوض لقمان مشهد بود که بر اثر تبلیغات و بدون اطلاعات کافی به پشت تریبون می‌رود و برای اثبات شخصیت لیبرال خاتمی می‌گوید: این شخص کسی است که نهضت سوادآموزی (به اشتباه به جای نهضت آزادی) از او حمایت کرده است و یا در روزهای پایانی تبلیغات یکی از مسوولان درباره حامیان خاتمی می‌گوید: شنیده‌ایم حتی شاعره‌ای فاسد به نام فروغ فرخ‌زاد هم از خاتمی حمایت کرده است.

آخرین حادثه‌ای که بارقه امید را در دل حامیان خاتمی روشن ساخت، مراسم روز کارگر بود که توسط خانه کارگر در روز ۱۱ اردیبهشت برگزار شد. این مراسم با حضور سه کاندیدای انتخابات، سید محمد خاتمی، علی‌اکبر ناطق نوری و محمد محمدی ری‌شهری برگزار شد گرچه بازتاب این مراسم در رسانه‌ها بسیار کوتاه بود اما آنچه به وقوع پیوست پیش‌بینی‌های گذشته این انتخابات را در هم شکست. در این مراسم ورود ناطق نوری با تشویق بخشی از حضار همراه شد و ورود ری‌شهری هیاهوی کمتری را به وجود آورد اما با ورود خاتمی تشویق و هیاهو به حدی زیاد بود که برای سکوت جمعیت دقایق چندی سپری شد و همین امر ترس را بر دل دیگر کاندیداهای انتخابات روانه ساخت. از سویی نیز از این پس زمزمه‌های امکان تقلب در انتخابات نیز به گوش رسید، اما با تدبیر مسوولان برای ایجاد حس اعتماد در مردم و حفظ آرامش فضا در آستانه انتخابات، در هاشمی رفسنجانی خطبه‌های نماز جمعه پیش از انتخابات، تقلب در انتخابات را غیرممکن بیان کرد و گفت: «اگر تقلب شود، تاریخ آینده ایران، نمی‌بخشاید.» و همچنین در بخش دیگر سخنانش بیان کرد: «… انتخاب مردم را پس از تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات توسط شورای نگهبان حق باید دانست و از کاندیدا‌ها خواست از تخریب رقبای خود بپرهیزند.» و از سویی مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی ۳۱ اردیبهشت خود در جمع خانواده مفقودان و اسرای جنگ تحمیلی برای دلگرمی بیشتر مردم بیان می‌کند: «مگر ممکن است در انتخابات جمهوری اسلامی کسی به خود حق بدهد یا جرات این را داشته باشد که در آرای مردم دست‌کاری انجام دهد.»

 

ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم…

این مواضع محکم از سوی دولت و نظام گرچه موجب اعتمادسازی در میان مردم شد اما با این وجود و با حضور گسترده مردم در روز دوم خرداد باز هم ترس از شکست یا تغییر نتایج انتخابات در دل حامیان خاتمی موج می‌زد به طوری که تا ساعات آغازین روز شنبه شایعه شکست خاتمی وجود داشت. اما با اعلام اولین نتایج، آرامش بر دل حامیان او نشست، خاتمی با ۱۱ میلیون در برابر رقیب اصلی خود که تا آن زمان تنها شش میلیون رای بدست آورده، پیشتاز بود که پیش از نتایج نهایی انتخابات، علی‌اکبر ناطق نوری پیام تبریک خود را به مناسبت پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات اعلام کرد و در پایان روز سید محمد خاتمی با آرای نهایی ۲۰ میلیون و ۷۸ هزار ۷۱۸ رای از مجموع ۲۹ میلیون و ۷۶ هزار و هفتاد رای پیروز انتخابات و پنجمین رییس‌جمهور ایران شد.

منابع:

 صد روز با خاتمی، بابک داد، وزارت فرهنگ و ارشاد، ۱۳۷۷

آرشیو روزنامه همشهری

آرشیو روزنامه سلام

آرشیو روزنامه اطلاعات

آرشیو روزنامه کیهان

آرشیو روزنامه روزدرا (سیستان و بلوچستان)

لباس زنان درگز قدیم 
از کتاب : ایالات و طوایف درگز

سرزمینی که:

متفکرانش بیکار باشند و بیسوادانشان شاغل
مشاورانش بیمار باشند، و وکلایش ساکت؛
جوانانش دل مرده باشند، و سالخوردگانش بلند پرواز:
مردانش لحن زنانه داشته باشند، و زنانش ژست مردانه؛
اغنیایش دزدی کنند، و فقرایش کارگری با حقوق بخور و نمیر؛
صادراتش فیلسوف باشد، و وارداتش مواد مخدر،
قبرهایش خریده شوند، و مغزهایش فروخته؛

گورستان تحجر است ...

عده ای به اصرار از چرچیل خواستند که سیاست را تعریف کند. چرچیل به ناچار دایره ای کشید و خروسی در آن انداخت و گفت: خروس را بدون آنکه از دایره خارج شود بگیرید! این عده هرچه تلاش کردند نتوانستند و خروس از دایره بیرون می رفت. آخر از چرچیل خواستند که این کار را خود انجام دهد. چرچیل خروسی دیگر کنار خروس اولی گذاشت و این دو شروع به جنگیدن کردند. آنگاه چرچیل دو خروس را از گردن گرفت و بلند کرد و  گفت: این سیاست است!

پرسیدم شما برای حزب چه کار می کردید؟ گفت مشورت می‌دادم. ولی یک کمیته مالی هم درست کردم و برای انتخابات پول جمع می کردم. گفتم اگر محرمانه نیست چقدر پول جمع کردید؟ گفت من خودم 1.200.000 فرانک دادم و از دوستانم هم پول گرفتم جمعاً 43.000.000 فرانک پول جمع کردم و به حزب دادم. گفتم چند درصد امیدوار به پیروزی هستند. گفت صد در صد. گفت حزب سوسیالیست چندین دهه است که برنده انتخابات نشده است. گفت: اما فرانسوا میتران رقیب سرسختی است. دو شب بعد نتیجه انتخابات معلوم شد. فرانسوا میتران برنده انتخابات بود. او رئیس جمهور منتخب اعلام شد. سوسیالیست‌ها،‌ کمونیست‌ها و کلاً چپی‌ها به خیابان‌ها ریخته بودند و شادی می‌کردند. شادی عظیم. میدان باستیل غلغله بود. رگباری شدید و رعد و برقی بی‌نظیر پاریس را در بر گرفته بود. من برای تماشا رفته بودم. خیس آب بودم که به پای آسانسور رسیدم. موسیو پیر دسپاکس با چشمی اشکبار پای آسانسور بود. گفت برو لباست را عوض کن و به خانه من بیا. همین کار را کردم. پیرمرد مثل اینکه جوانی را از دست داده باشد بخاطر شکست حزبش گریه می‌کرد. می‌گفت منافع ملی ما در خطرات است. او می‌گفت در ظرف چند ماه سرمایه‌ها از فرانسه فرار خواهند کرد. سرمایه دارها سرمایه‌هایشان را از کشور خارج می‌کنند و اقتصاد فرانسه مختل می‌شود. من 35 سال داشتم و او 85 سال. سال 1361 بود و من خود نگران وضعیت کشور. صحبت را عوض کردم و حال بچه‌ها و نوه‌هایش را پرسیدم. از 6 بچه‌اش هیچکدام در پاریس نبودند. چند نوه‌اش در پاریس بودند که گاه گاه به پدربزرگ سری می‌زدند. چند ماهی گذشت و فرانسوا میتران در کاخ الیزه بود. عراق به ایران حمله کرده بود. یکی از نتایج این جنگ گرانی قیمت نفت بود. نفت از بشکه‌ای 7-6 دلار به بیش از 30 دلار رسیده بود. فرانسوا میتران در تلویزیون ظاهر شد. رئیس جمهور با مردم صحبت کرد. گفت به علت گرانی نفت فرانسه با مشکلات اقتصادی روبرو خواهد شد. او پیشنهاد داد و گفت من نه دستور می‌دهم و نه بخشنامه می‌کنم فقط پیشنهاد می‌دهم. پیشنهادش چه بود. قانون در فرانسه می‌گفت که درجه حرارت ساختمان‌ها در زمستان 21 درجه باشد. میتران گفت اگر به جای 21 درجه شوفاژها را روی 18 درجه تنظیم کنید، حدود 3 میلیارد فرانک صرفه‌جویی انرژی خواهیم داشت. چند روز بعد رفتم خبری از موسیو دسپاکس بگیرم. زمستان بود و سرما. موسیو در آپارتمانش را باز کرد. دیدم او پالتویی پوشیده و کلاهی را سر گذاشته است. معمولاً در خانه جوراب نمی‌پوشید. دیدم جورابی هم به پا دارد. گفتم موسیو دسپاکس خدایی نکرده مریض هستید؟ گفت نه. من داخل آپارتمان موسیو دسپاکس شدم . هوا سرد بود. پرسیدم پس چرا اینقدر لباس پوشیده‌اید و کلاه به سر دارید. گفت رئیس جمهور چند روز پیش پیشنهاد داد که درجه حرارت را از 21 به 18 کاهش دهیم. گفتم شما که با فرانسوا میتران مخالف بودید. از پیروزی او ناراحت شدید. آنقدر ناراحت شدید که گریه کردید. گفت موسیو پاپلی از وقتی او رئیس جمهور شد، او رئیس جمهور همه فرانسه و همه ملت فرانسه است. من از نظر حزبی با او مخالفم ولی او رئیس جمهور من است. من حرف او را به عنوان یک رئیس جمهور قبول دارم. ما برای منافع ملی فرانسه همه باید با او همکاری کنیم. همه حزب ماهم با او همکاری دارند. البته ما در مجالس با حزب سوسیالیست‌ مخالفت می‌کنیم ولی هر کجا پای منافع ملی باشد همه یکی هستیم. در کارهای روزمره هم او رئیس جمهور است. من در گوشه‌ای از اتاق موسیو دسپاکس نشسته بودم. در فکر بودم و سردم شده بود. دیدم که دماسنجآپارتمان درست بالای سر شوفاژ است. شوفاژ آن طرف اتاق بود. گفتم موسیو دسپاکسدماسنج بالای شوفاژ است. وقتی درجه حرارت بالای شوفاژ،‌ 18 درجه باشد این گوشه اتاق حتماً 15 درجه است. من گفتم باید جای دماسنج را عوض کنید. لااقل آن را به دیوار وسط اتاق بگذارید. موسیو دسپاکس فکری ‌کرد و گفت من که خود را گول نمی‌زنم. پارسال هم دماسنجهمانجا بالای سر شوفاژ بود. من پارسال اتاق را با همین دماسنج 21 درجه تنظیم کردم و امسال با حرف رئیس جمهور با 18 درجه. جای دماسنج را هم عوض نمی‌کنم. من در حیرت بودم، مردی 85 ساله‌ای که 1.200.000 فرانک برای شکست فرانسوا میتران داده بود، حالا خود را در پالتو پیچیده بود تا حرف همین فرانسوا میتران را به عنوان رئیس جمهور عملی کند. مردی که ماهیانه ده‌ها هزار فرانک در مزرعه و سهام درآمد داشت، می‌خواست ماهیانه 60 فرانک در فاکتور شوفاژخانه صرفه‌جویی کند تا منافع ملیش حفظ شود. شاید من بهترین درس دکترایم را در پاریس در اتاق موسیو دسپاکس گرفتم نه از دانشگاه سوربن. رئیس جمهورمنتخب ولو از حزب مخالف، رئیس جمهور همه ملت و کشور فرانسه است. آن مرد فرانسوی که عضو حزب مخالف رئیس جمهور بود می‌گفت برای حفظ منافع ملی حرف رئیس جمهور را حتی در خانه‌های در بسته‌مان عمل می‌کنیم.